بگذارید چین برای پایان دادن به تجاوز روسیه تلاش کند

نتیجه مذاکره در مقایسه با شکست قاطع و خروج کامل روسیه از سرزمین اشغالی اوکراین از نظر اخلاقی رضایت بخش نخواهد بود. اما چنین عقب نشینی با توجه به واقعیت های خشن ظرفیت نظامی تنزل یافته اما همچنان قابل توجه روسیه، عزم مداوم برای جنگ و موضع هسته ای غیرمحتمل است. تصمیم در مورد اینکه آیا و چگونه مذاکره شود، در نهایت تنها به رهبران اوکراین و روسیه تعلق دارد، نه ایالات متحده (یا چین). اما ما نباید به طور خودکار پیشنهادهای صلح را از شاید تنها کشوری که هم روابط دیپلماتیک نزدیک با روسیه دارد و هم اهرم اقتصادی قابل توجهی بر روسیه دارد، رد کنیم.

اگر این درست باشد، رئیس جمهور اوکراین ولودیمیر زلنسکی مطمئناً این یادداشت را دریافت نکرده است. بنا بر گزارش ها، او شایستگی بخش هایی از طرح چین را می بیند و مشتاقانه منتظر بحث در مورد آن با رهبران چین است. در واقع، به تازگی گزارش شده است که شی جین پینگ، رئیس جمهور چین قصد دارد در هفته آینده هنگامی که زلنسکی برای دیدار با ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه در مسکو خواهد بود، به طور مجازی با زلنسکی دیدار کند. به گفته زلنسکی، «هرچه بیشتر کشورها، به ویژه… بزرگ‌ها، کشورهای تأثیرگذار، به این فکر کنند که چگونه با احترام به حاکمیت خود، با صلح عادلانه، به جنگ اوکراین پایان دهیم، زودتر این اتفاق خواهد افتاد».

کاخ سفید روز جمعه از این خبر که چین توافقی را برای بازگرداندن روابط دیپلماتیک بین عربستان سعودی و ایران تسهیل کرده است، استقبال کرد. ما از هرگونه تلاش برای تنش زدایی در آنجا و منطقه حمایت می کنیم. جان کربی، سخنگوی این سازمان گفت: ما فکر می کنیم که این به نفع ماست. پس چرا واشنگتن به تلاش های چین برای پیشبرد توافق صلح خود برای جنگ در اوکراین ابراز آمادگی نکرده است؟

نکته مهم این است که اوکراین همچنین خواهان حفظ روابط خوب با چین پس از پایان جنگ است. هزینه بازسازی زیرساخت های آن احتمالاً از آنچه که غرب مایل یا قادر به ارائه آن است بیشتر خواهد بود و این طرح با بیان تمایل چین برای پیوستن به جامعه بین المللی در حمایت از بازسازی پس از جنگ به پایان می رسد.

تمایل دولت بایدن به نشان دادن سیاست بین‌الملل به عنوان یک مبارزه بزرگ بین دموکراسی و خودکامگی می‌تواند محاسبات استراتژیک آن را مختل کند. رئیس جمهور اظهار داشت که کمک چین به مذاکرات صلح “عقلانی” نخواهد بود و این تصور را تقویت کرد که کشورهای خودکامه به سادگی نمی توانند نقش سازنده ای در حل و فصل جنگ ایفا کنند که اتفاقاً خودکامگی را در مقابل دموکراسی قرار می دهد.

باز بودن اوکراین برای دخالت چین منطقی است. این طرح به نفع روسیه انباشته نشده است، علیرغم اینکه این دو ملت “دوستی بدون محدودیت” فرضی دارند (شخصیتی که ثابت شده بیش از حد است). علاوه بر اصرار به احترام به حاکمیت اوکراین، عناصر بسیار کمی نیز دارد که باید روسیه را تقویت کند: محافظت از غیرنظامیان، محکوم کردن تهدیدات به استفاده از سلاح های هسته ای و پایان دادن به مداخله در کمک های بشردوستانه.

در داخل دولت، رهبری نظامی بیشترین احتیاط را نشان داده است. من اخیراً با ژنرال مارک میلی، رئیس ستاد مشترک، برای اپیزود آتی بنیاد گروه اوراسیا به گفتگو نشستم. هیچ کدام از موارد فوق او گفت که نه روسیه و نه اوکراین احتمالا به “اهداف سیاسی کامل خود از طریق ابزار نظامی” دست پیدا نمی کنند. در عوض، او اصرار دارد که جنگ احتمالاً زمانی پایان می‌یابد که «در جایی، به نحوی، کسی بفهمد که چگونه به میز مذاکره برسد». وقتی از مایلی پرسیده شد که آیا ایالات متحده باید هرگونه طرح صلح را، صرف نظر از اینکه از ایتالیا، ترکیه یا حتی چین آمده باشد، جدی بگیرد، مخالفت نکرد.

این طرح چینی با اخراج انعکاسی از سوی مشاوران امنیت ملی رئیس جمهور جو بایدن و رئیس جمهور سابق دونالد ترامپ مواجه شد. جیک سالیوان اولین نکته از برنامه 12 ماده ای را پیشنهاد کرد – یعنی احترام به حاکمیت همه کشورها – سایر نکات را مورد بحث قرار داد. او در پایان گفت: «اگر روسیه… نیروهای خود را خارج کند، این جنگ می تواند فردا پایان یابد. وقتی از یک سلف سالیوان، جان بولتون، در مورد این طرح سؤال شد، او تا آنجا پیش رفت که گفت چین تهدیدی بزرگ‌تر برای اوکراین است تا تایوان، زیرا «چین در این زمینه با هر دو پا در کنار روسیه است».

اما وقتی دیپلماسی خلاق تنها جایگزین یک جنگ پرهزینه و پرهزینه برای همیشه است، هیچ تلاش دیپلماتیکی نباید به طور خلاصه کنار گذاشته شود. دولت بایدن باید این را فرصتی برای همکاری با چین ببیند تا تأثیری را که هر یک با یکی از جنگجویان دارند ترکیب کند تا مثلاً میزبانی مشترک مذاکراتی باشد که در نهایت بر حاکمیت اوکراین و تضمین امنیت آینده آن تاکید می‌کند. متأسفانه، به نظر می رسد واشنگتن آنقدر نسبت به چشم انداز ایفای نقش دیپلماتیک بزرگ چین حساسیت نشان می دهد که از این واقعیت که منافع ایالات متحده ممکن است با موفقیت دیپلماتیک چین به خوبی تأمین شود، چشم بسته است.

چنین رویکردی که از نظر ایدئولوژیک منحرف می‌شود، این احتمال را نادیده می‌گیرد که دیپلماسی موفق اغلب بر اساس منافع مشترک است، نه فقط ارزش‌های مشترک. چین ممکن است در ناامیدی آمریکا از چالش روسیه با نظم ژئوپلیتیکی تحت رهبری غرب شریک نباشد، اما رهبران چین می خواهند اختلالات اقتصادی و خطر تشدید هسته ای را محدود کنند. ما می توانیم شکل حکومت چین و نقض حقوق بشر را مورد انتقاد قرار دهیم و در عین حال از منافع منطقی آنها در پایان دادن به جنگ قدردانی کنیم.

اگر چین واقعاً بتواند به اوکراین کمک کند تا با کشوری که به آن حمله کرده، تعداد زیادی از مردمش را کشته و قلمرو آن را اشغال کرده، به شرایط قابل قبول دوجانبه دست یابد، مطمئناً ایالات متحده می تواند فروتنی را به خرج دهد تا به رقیب اصلی ژئوپلیتیک خود اجازه پیروزی دیپلماتیک بدهد. به هر حال، دیپلماسی واقعی مستلزم کار با رقبا است، نه فقط با دوستان. بایدن در سخنرانی خود در مورد وضعیت اتحادیه گفت: «متعهد به همکاری با چین در جایی است که بتواند منافع آمریکا را پیش برده و به نفع جهان باشد». این می تواند اولین آزمون واقعی این تعهد باشد. در اوکراین، پیروزی چین نباید باخت آمریکا باشد.



منبع

برای روشن شدن، این دلیلی برای خود طرح چینی نیست. این طرح از نظر جزییات ضعیف است و یک آتش بس فوری می تواند دستاوردهای ارضی روسیه را متوقف کند و شتاب میدان نبرد اوکراین را کاهش دهد. هنگامی که چین با اکثریت کشورها در سازمان ملل متحد رای به محکوم کردن تهاجم روسیه به عنوان غیرقانونی نکرد، قضاوت و بی طرفی چین به درستی زیر سوال رفت. پکن همچنین ممکن است به همان اندازه که میل به افزایش شهرت بین المللی خود داشته باشد، انگیزه برای ایجاد صلح باشد.

اگر شکست‌های پوتین در میدان نبرد همچنان رو به افزایش باشد، فشار چین می‌تواند به آوردن او به میز مذاکره کمک کند. رویکرد آمریکا برای پایان دادن به جنگ در اوکراین باید این واقعیت ها را بشناسد. این کشور همچنین باید ریاکاری ذاتی در تبلیغ آژانس اوکراین در هنگام پیگرد قانونی جنگ را بشناسد، اما نه زمانی که به دنبال صلح است.

بسیاری از تحلیلگران و مقامات آمریکایی از مدت ها پیش بر این باور بودند که اوکراین قادر به بازپس گیری تمام اراضی خود با زور نخواهد بود و پایان دادن به جنگ مستلزم حل و فصل دیپلماتیک است. نیروهای روسیه که به خوبی مستقر شده اند را نمی توان از کریمه بیرون راند، بدون آن که نوعی حمله اوکراینی مورد حمایت غرب قرار گیرد که خطر استفاده روسیه از تسلیحات هسته ای را در پی خواهد داشت. اگرچه علناً از حق اوکراین برای بازپس گیری کریمه حمایت می کند، اما دولت بایدن زیرکانه از ارائه موشک های دوربرد به ارتش اوکراین که چنین تلاشی نیاز دارد، امتناع می ورزد و به طور خصوصی از زلنسکی خواست که باز برای مذاکره بماند.

اوکراین در حال نبرد عادلانه و شجاعانه است و حمایت دولت بایدن از کیف به نوبه خود سخاوتمندانه و خردمندانه بوده است. اما با افزایش مخاطرات، هزینه ها و خطرات، ایالات متحده می خواهد پایان خصومت ها را تسریع بخشد.