ناراحتی پدری در مدرسه ای در تگزاس در حین فیلمبرداری آشکار شد

او گفت: “او ممکن است آتشین باشد.” این که او یکی از کسانی بود که شجاع بود و تا جایی که می توانست کمک کند، به نوعی به ما آرامش می دهد.»

بعداً با فکر کردن به آخرین لحظات دخترش با اشک هایش مبارزه کرد.

بلیبرگ از دالاس گزارش داد. خبرنگاران آسوشیتدپرس، جیم ورتونو و رابرت بامستد در اووالده، مایک بالسامو در واشنگتن، و استفن گرووز در سیوکس فالز، داکوتای جنوبی، در این گزارش مشارکت داشتند.



Source link

سی و چهار دقیقه از زمان آخرین تماس تا زمانی که یک تیم تاکتیکی گشت مرزی ایالات متحده از کلید یک کارمند مدرسه برای باز کردن قفل درب کلاس و کشتن تیرانداز استفاده کرد، گذشت.

گالگوس با فریاد به یاد آورد: “این کاری بود که او انجام داد.” “او به من شلیک کرد.”

او 35 تا 45 دقیقه آزاردهنده بعدی را صرف اسکن کودکانی که از مدرسه ابتدایی راب فرار می کردند در جستجوی “ترقه ترقه” 9 ساله خود، جکلین، گذراند. در تمام این مدت، او مشتاق دویدن در درون خود بود – و به همراه سایر والدین به طور فزاینده‌ای برانگیخته شد که پلیس برای دستگیری تیرانداز نوجوانی که خود را در کلاس حمام حبس کرده و کودکان را به قتل رسانده بود، کاری انجام ندهد.

این درب طبق پروتکل امنیتی عموما بسته و قفل بود. اما او باز ماند.

به گفته مقامات، راموس در ساعت 11:28 صبح به سمت راب ابتدایی رفت و پیکاپ را در یک گودال زهکشی کوبید. در آن زمان، این ویدئو معلمی را نشان می‌دهد که از دری وارد مدرسه می‌شود که معلم از آن خارج شده و یک دقیقه قبل آن را باز کرده بود.

از دست دادن جان بسیاری از جوانان و اعتراف به اشتباهات پلیس، حتی برای برخی از حامیان متمم دوم قانون اساسی در جامعه تگزاس، در مورد رفرینه ای که رهبران جمهوری خواه در ایالت پس از آن تیراندازی استفاده کردند، تردید ایجاد کرده است. آدم‌های بد، آدم‌های خوب اسلحه‌دار هستند.

«بسیاری از ما با پلیس دعوا می کردیم، «همه شما باید بروید. همه شما باید کار خود را انجام دهید. ما آماده بودیم سر کار برویم و عجله کنیم.»

اما افسر ابتدا به سمت مرد اشتباهی رفت و با فردی که معلوم شد معلم است روبرو شد – پس از عبور از حیاط راموس که پشت یک وسیله نقلیه پارک شده در خارج از مدرسه خمیده بود.

به گفته مردی که از خانه ای در نزدیکی تماشا می کرد، اولین افسران حاضر در صحنه توسط تفنگ قدرتمند راموس غرق شدند.

کازارز دقیقاً مطمئن نیست که چه زمانی به محل حادثه رسیده است، اما زمانی که این کار را انجام داد، حدود پنج افسر را دید که به مردم کمک می کردند تا فرار کنند. او از نزدیک تماشا کرد تا ببیند آیا جکلین، که بعداً به گفته او از ژیمناستیک، آواز خواندن و رقصیدن لذت می‌برد، در میان آنهاست یا خیر.

او به سی ان ان گفت که در یکی از این اتاق ها، میا سریلو 11 ساله خود را در خون یکی از دوستانش پوشاند تا مرده به نظر برسد. پس از اینکه تیرانداز به اتاق مجاور نقل مکان کرد، صدای جیغ، شلیک گلوله و موسیقی توسط تیرانداز را شنید.

UVALDE، تگزاس (AP) – خاویر کازارز وقتی شنید که تیراندازی شده است، به مدرسه دخترش هجوم برد و کامیون خود را در حالی که در حیاط مدرسه می‌دوید با در باز کار می‌کرد. با عجله اش اسلحه اش را نیاورد.

کازارس گفت: “همسرم این سوال را پرسید که “او زنده است یا مرده؟” “آنها مانند “نه، او رفته است.”

به گفته دو مقام مجری قانون که نخواستند نامشان فاش شود، زیرا آنها مجاز به گفتگوی عمومی در مورد تحقیقات نبودند، افسران سایر سازمان‌ها از رئیس پلیس مدرسه خواستند که به آنها اجازه دهد وارد شوند زیرا کودکان در خطر هستند. مک‌کراو گفت که تیراندازی‌ها در بیشتر مواقع «پراکنده» بود که افسران در راهرو منتظر بودند و بازرسان نمی‌دانستند که آیا کودکانی در این مدت مرده‌اند یا خیر.

این کارگر که خواست نامش فاش نشود، گفت که کارمندان نمی دانستند “کد سیاه” به چه معناست، اما پرده ها را بسته، درها را قفل کردند و دانش آموزان را پشت صحنه اسکورت کردند. سپس برخی از کارکنان به آشپزخانه پناه بردند.

در همین حال، دانش‌آموزان و معلمان در بخش‌های دیگر ساختمان در تلاش بودند تا از آن خارج شوند، برخی با کمک پلیس از پنجره‌ها بالا رفتند.

در عرض چند ساعت، او این کار را انجام داد.

___

به گفته مقامات، راموس از مخفیگاه خود به سمت در باز شده رفت و در ساعت 11:33 صبح به کلاس های کلاس چهارم مجاور وارد شد. او به سرعت بیش از 100 گلوله شلیک کرد.

کازارس قبل از اینکه پلیس راموس را در ساعت 12:50 بعد از ظهر بکشد، مدرسه را ترک کرد. او به سرعت به بیمارستان رفت زیرا خواهرزاده اش گفت که جکلین را در آمبولانس دیده است.

پس از بلند شدن صدای شلیک گلوله، یکی از کارگران کافه تریا که به تازگی سرو کردن تاکوی مرغ را برای ۷۵ دانش‌آموز کلاس سومی تمام کرده بود، گفت: زنی در اتاق ناهار فریاد زد: «کد سیاه. این یک تمرین نیست!”

اما وی افزود: با آنچه من دیدم، اوضاع می توانست بسیار متفاوت باشد.

همسر گالگوس با 911 تماس گرفت و او زن مجروح را به حیاط خانه آنها برد. همانطور که آنها مخفی شدند و منتظر پلیس بودند، تیراندازی های بیشتری بلند شد.

___

دو دقیقه پس از ورود راموس به مدرسه، سه افسر پلیس او را از همان در تعقیب کردند و چهار نفر دیگر به سرعت به آنها ملحق شدند. مقامات گفتند که راموس از کلاس درس با افسران حاضر در راهرو تیراندازی کرد و دو نفر از آنها “زخم چرا” دیدند.

در ساعت 12:03 بعد از ظهر یک دانش آموز دختر با 911 تماس گرفت و زمزمه کرد که با تیرانداز داخل کلاس درس است.

سالوادور راموس در 24 مه زود از خواب بیدار شد و پیام های نگران کننده ای ارسال کرد. مقامات شناسایی کردند که تیرانداز هفته قبل 18 ساله شده بود و به سرعت دو تفنگ نوع AR-15 به همراه صدها فشنگ خریداری کرد.

Arredondo برای اظهار نظر در دسترس نیست. روز جمعه هیچ کس در خانه اش را باز نکرد و او به پیام تلفنی که در ستاد پلیس منطقه گذاشته شده بود پاسخ نداد.

تمام خانواده به زودی در آنجا جمع شدند و از کارکنان بیمارستان خواستند تا نزدیک به سه ساعت پرس و جو کنند. سرانجام یک کشیش، یک پلیس و یک پزشک با آنها ملاقات کردند.

کازارس وقتی بالاخره جسد دخترش را دید، سوگند یاد کرد که مرگ او بیهوده نخواهد بود.

راموس در نهایت با پرتاب یک جت سنگریزه به هوا رفت. لحظاتی بعد مادربزرگش غرق در خون از خانه یک طبقه بیرون آمد.

مقامات ابتدا گفتند راموس قبل از ورود به ساختمان با یک افسر پلیس مدرسه تیراندازی کرد، اما بعداً گفتند که این افسر واقعاً در محوطه دانشگاه نبوده و با شنیدن خبر تیراندازی “سریع” بوده است.

استیون مک‌کراو، رئیس بخش عمومی تگزاس، گفت که پلیس سریع‌تر وارد کلاس نشد زیرا فرمانده داخل ساختمان – رئیس پلیس منطقه مدرسه – پیت آردوندو – معتقد بود که وضعیت از یک تیراندازی فعال به گروگان‌گیری تبدیل شده است. امنیت.

دقایقی بعد، ناحیه مدرسه Uvalde در فیس بوک پست کرد که همه دانشگاه ها قرار است قفل شوند، اما «دانش آموزان و کارکنان در ساختمان ها امن هستند. ساختمان ها امن هستند

___

خوان کارانزا 24 ساله گفت: «پس از اینکه او شروع به تیراندازی به سمت پلیس کرد، پلیس تیراندازی نکرد. می‌توان گفت که قدرت شلیک او از تفنگ پلیس قوی‌تر بود.»

در نهایت 19 کودک و دو معلم در حدود 80 دقیقه ای که تیرانداز در داخل مدرسه در Uvalde، تگزاس گذراند، هدف گلوله قرار گرفتند.

کمی بعد از ساعت 11 صبح، همسایه‌ای که در حیاط خانه‌اش بود صدای شلیک گلوله را شنید و سرش را بلند کرد و دید که راموس از جلوی درب خانه پدربزرگ و مادربزرگش می‌دوید و به سمت ون پارک شده در کنار خیابان باریک می‌رفت. گیلبرت گالیگوس 82 ساله گفت که این جوان 18 ساله وحشت زده به نظر می رسید و تلاش می کرد تا فورد را از پارک خارج کند.

والدین دیگر نیز همین احساس را داشتند. یکی از تماشاچیان زنی را به یاد آورد که به مأموران فریاد می زد: “بروید!”

___

یک در باز به او اجازه ورود داد. یک در قفل شده او را در داخل و مجریان قانون را بیرون نگه داشته بود.

این گزارش از مرگبارترین تیراندازی در مدرسه از زمان سندی هوک بر اساس جدول زمانی اجرای قانون، سوابق و مصاحبه های متعدد با ساکنان Uvalde در ساعات و روزهای پس از قتل عام است.

مقامات گفتند که نزدیک به نیم ساعت پس از اینکه اولین افسران راموس را به داخل تعقیب کردند، 19 نفر در راهرو شلوغ شدند.

دانش آموز دقایقی پس از اولین تماس خود دوباره با 911 تماس گرفت و گفت که چندین کشته وجود دارد، سپس اندکی بعد تماس گرفت و گفت که هشت یا نه دانش آموز هنوز زنده هستند.

___

شاهدان گفتند که راموس با یک تفنگ و یک کوله پشتی پر از مهمات از سمت سرنشین کامیون بیرون پرید. راموس پس از تیراندازی به دو مرد که از یک خانه تشییع جنازه بیرون آمدند، از حصار زنجیره ای پرید و به سمت مدرسه حرکت کرد – هنوز هم تیراندازی می کند – در حالی که مردم وحشت زده در آن نزدیکی با پلیس تماس گرفتند.

___

راموس در ساعات قبل از سپیده دم در محله سایه پدربزرگ و مادربزرگش در فاصله نیم مایلی سایتی که به قتلگاه تبدیل می شد، برای زنی در اینستاگرام نوشت: «در آستانه انجامش هستم» و برای شخصی در فیس بوک پیام خصوصی فرستاد. او قصد داشت به مادربزرگش شلیک کند.

کازارس، صاحب اسلحه و حامی متمم دوم، گفت که از سیاست دور می‌شود – اما اضافه کرد که فکر می‌کند باید قوانین سخت‌تر اسلحه وجود داشته باشد، از جمله بررسی‌های پیشینه بهتر. او فروش نوع سلاحی که مهاجم به یک جوان 18 ساله استفاده می کرد را «بسیار مضحک» خواند.

حدود 15 تا 20 دقیقه پس از ورود به مدرسه، او گفت که ابتدا افسرانی را که با سپرهای سنگین وارد می شدند، دید.

مک کراو گفت: این تصمیم اشتباه بود.

در هرج و مرج، او احساس کرد که زمان “به سرعت حرکت کرد و آنقدر آهسته پیش رفت”.

___

___