گلوله های نیمه اتوماتیک در منازل مسئولین نفوذ می کند. کارمندان دولت از جان خود می ترسند. بچه ها با صدای شلیک از خواب بیدار می شوند.
بدون شک این تا حدودی از دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق الهام گرفته شده است. این غیرقابل انکار درست است که نوع انکار انتخابات توسط ترامپ نقش داشته و به ایجاد یک جنبش ضد دموکراتیک در ایالات متحده کمک کرده است. اصرار او بر دزدیده شدن انتخابات 2020 از او، تمایلی را در میان پایگاه او آشکار کرد که معتقدند هر رقابتی که به صراحت از هوس های آنها پیروی نمی کند، می تواند به عنوان نامعتبر رد شود.
وقتی یک فرد افراطی وارد خانه می شود و همسر یک شخصیت سیاسی را با چکش می زند، تکان دادن سرمان کافی نیست. برای تعجب “چه کسی چنین کاری انجام می دهد؟” وقتی مردی یک ماشین نیمه اتوماتیک را به یک مکان عمومی حمل می کند و قتل عام می کند زیرا نگران “جایگزینی سفید” است. تا زمانی که ما دوباره روی دموکراسی سرمایه گذاری نکنیم، انتظار داشته باشیم که هر یک از این جنایات آخرین باشد. زیرا چه بخواهیم چه نخواهیم در این مبارزه هستیم و به سادگی نمی توانیم باخت را تحمل کنیم.
داستان های نیومکزیکو دلخراش است.
این تصور بسیار خطرناک بوده و به کودتای 6 ژانویه 2021 کمک کرده است، اما ترس افکنی او به همان اندازه خائنانه بوده است. از زمانی که او در صحنه سیاسی مدرن ظاهر شد و برای لذت بخشیدن به مخاطبان فاکس نیوز، برتریسم خطرناک را به نمایش گذاشت، از تکرار و خلق روایت های پارانوئیدی سود برد که پیروانش را نیز رادیکال می کند. زمانی که من از راهپیماییهای او گزارش میدادم و او به حامیانش میگفت که معترضان را خشن کنند، همیشه با این درک بود که چیزی فراتر از رها کردن خشم آنها بود: هدف این بود که علیه یک توطئه بزرگتر مقابله کنند. و آنها بیشتر از آن مایل بودند که آشکارا در مورد جمع کردن “توطئه گران”، زندانی کردن آنها و حتی قتل آنها با خونسردی صحبت کنند.
خود دموکراسی، و پیگیری دولت نماینده بهتر و عادلانه تر، به طور جدایی ناپذیری با حمله به دموکراسی پیوند خورده است، زیرا اجرای اراده اکثریت به معنای به خطر انداختن منافع اقلیت است. این پیچیده است و بسیاری از نظریه های سیاسی با این مشکل دست و پنجه نرم می کنند. به هر حال، این تمرکز بسیاری از اسناد فدرالیست است. اما چیزی که باید درک کنیم این است که در جامعهای که ثروت متمرکز، برتری سفیدپوستان و سلطه مردسالار دست به دست هم میدهند، شانس خشونت سیاسی در زمانهای پرآشوب افزایش مییابد.
این کابوس آور است و اگر خیلی قابل پیش بینی نبود، حتی تکان دهنده تر بود.
جرد یتس سکستون نویسنده «پادشاهی نیمه شب: تاریخچه قدرت، پارانویا و بحران آینده» و یکی از مجریان پادکست The Muckrake است. می توانید او را در توییتر @JYSexton دنبال کنید.
حزب جمهوری خواه، جنبش MAGA، و مجموعه ای از سیاستمداران، شخصیت ها، جنایتکاران و اقتدارگرایان با تمایل به حفظ یا گسترش قدرت متحرک شده اند. وقتی مردم فاکس نیوز را روشن میکنند یا وارد وبسایت راستگرای مورد علاقه خود یا پلتفرم رسانههای اجتماعی میشوند، چیزی که به آنها گفته میشود این است که کسی در آنجا تلاش میکند آنها را جذب کند. آنها به دنبال دارایی، ثروت و به ویژه قدرت خود هستند.
هم در مورد پنیا و هم در مورد ترامپ، هیچ چیز نمی توانست آنها را متقاعد کند که انتخابات شکست خورده است. هیچ نتیجه تایید شده، هیچ شواهد تجربی نمی تواند خشم را متوقف کند. استحقاقی که با سلطه پدرسالارانه و برتری سفیدپوستان مطابقت دارد، از منطق یا واقعیت ها مصون است. و این رابطه بین قدرت، کنترل و خشونت است که باید تشخیص دهیم.
به بیان ساده، این مشکل از دونالد ترامپ شروع نشده و به او ختم نخواهد شد. انتظار پیگرد قانونی برای هر تعدادی از جنایات و فساد او یک چیز است، اما باور به این امر که به نحوی باعث کاهش دما یا جلوگیری از این حوادث غم انگیز یا تشدید آنها می شود، نه تنها احمقانه نیست، بلکه مشکل را تشدید می کند.
متأسفانه، این مشکل تنها در صورتی بدتر خواهد شد که ما همچنان انتظار داشته باشیم که تب بشکند یا ثروت سیاسی رو به زوال یک مرد به عنوان درمان همه چیز باشد. ما باید نهادهای دموکراتیک خود را تقویت کنیم و از همان جمعیتهایی که در گذشته از بار جنبشهای استبدادی متحمل شدهاند، از جمله همان جوامعی که به بردگی، استثمار، و در معرض خشونت وحشتناک قرار گرفتهاند، محافظت کنیم. و این سوء استفادهها، در طول زمان، تنها زمانی بدتر میشوند که مشخص شود مخالفان نهادی حاضر به شفاعت نیستند.
این یک تجارت فوق العاده پرسود با جذابیت سیاسی قوی است. این دوره جدید که توسط ترامپ و کادر دوستانش تجسم و جسور شده است، کاملاً روشن کرده است که روایتهای پارانوئیدی، تئوریهای توطئه و ترسآفرینی راههای مطمئنی برای بستن جیب مردم و افزایش پیروزیها هستند. اما وقتی آرا شمارش میشود و نتایج برخلاف انتظارات پایگاه رادیکالشده است، این یک انبار واقعی است که منتظر جرقهای است.
برای زمینه، ما همچنین باید درک کنیم که سال ها و سال های زندگی جیم کرو و آپارتاید جنوبی ریشه در همین ترس ها و ایده ها داشت. وحشیانه معترضان حقوق مدنی در خیابان ها، و همچنین قتل های سیاسی، ترورها و بمب گذاری ها، همه نشانه های این مشکل بودند و به اندازه امضای اعلامیه استقلال با تاریخ آمریکا در هم تنیده بودند.
بزرگترین اسکوپ ها و رسوایی های Daily Beast را مستقیماً در صندوق ورودی خود دریافت کنید. ثبت نام کن.