او 6 ساله بود، در کلاس اول کلاس خود در نیوپورت نیوز، ویرجینیا. پلیس می گوید، او اسلحه را به سمت معلمش گرفت و سپس ماشه را کشید. و در سرتاسر کشور، مردم … کاملاً نمی دانستند چگونه واکنش نشان دهند.
حتی در کشوری که متأسفانه خشونت با اسلحه امری عادی است، داستان پسر کوچکی که تفنگ به دست دارد طنین انداز زیادی دارد. انگشت اشاره شده است. گیجی. دست و پا زدن برای پاسخ. دست و پنجه نرم کردن دسته جمعی با احساسات عمیقا ناراحت کننده. و سؤالات: چگونه ممکن است چنین چیزی اتفاق بیفتد؟ در کجای آگاهی ملی آن را قرار دهیم؟
لویک مایل است مجریان قانون اذعان کنند که “این مسیر ما نیست”، همانطور که بیش از دو دهه پیش در یکی از معدود موارد از گذشته نزدیک که شباهت هایی به تیراندازی ویرجینیا دارد، انجام داد. زمانی که در سال 2000 یک پسر 6 ساله به یک همکلاسی خود در میشیگان تیراندازی کرد و او را کشت، آرتور بوش، دادستان کانتی Genesee، پسر را تعقیب نکرد، بلکه افرادی را دنبال کرد که به اسلحه دسترسی داشتند.
دنیس لاووی، نویسنده آسوشیتدپرس در ریچموند، ویرجینیا، در این گزارش مشارکت داشت.
او میگوید: «این خود انعکاسی سخت است. “به همین دلیل است که داستان در بین مردم طنین انداز شده است.”
بوش گفت: “او هیجان زده بود زیرا می دانست که قرار است آب نبات بگیرد.” کاملاً واضح بود که او هیچ توطئه اهریمنی نمیکشید. او فقط یک بچه کوچک معمولی بود. او یک بچه بود، تقریباً.»
___
با این حال، این فقط جامعه او نیست، و فقط آن روز نبود. این کشور پر از مردمی است که دقیقاً می دانند در مورد همه چیز چه فکر می کنند و این را می گویند. با این حال بسیاری از آنها دست خود را در این مورد بالا می گیرند. در سرزمینی که غرق در گرما است، این یک سر خراشی است. حتی یک دلخراش.
آمریکایی ها با سناریویی دست و پنجه نرم می کنند که در هیچ سطلی نمی گنجد. مارشا لویک، افسر ارشد حقوقی و یکی از بنیانگذاران مرکز حقوق نوجوانان، میگوید: «هرچقدر هم که ممکن است این احساس دردناک باشد، تلاش برای وادار کردن این حادثه به یک چارچوب آشنا، خطری وجود دارد.
او معتقد است که آمریکاییها «آنقدر در محل مجازات گیر کردهاند» که توانایی گفتوگوهای خارج از این مرزها را از دست دادهاند. لویک ادعا می کند که با برچسب زدن به تیراندازی با کلمه “عمدی”، رئیس پلیس نیوپورت نیوز، استیو درو از مردم دعوت می کند تا آن را یک عمل مجرمانه ببینند.
این ممکن است به این دلیل باشد که خارج از چیزی است که مردم به آن عادت دارند. جنیفر تالاریکو، استاد روانشناسی در کالج لافایت در ایستون، پنسیلوانیا، معتقد است که این پرونده تا حدی متفاوت است زیرا انتظارات جامعه را هم در مورد تیراندازیهای مدرسه (که دو مورد دیگر در آن روز در کشور دیگر وجود داشت) و هم خود دوران کودکی را نقض میکند.
به طور خلاصه: اجازه ندهید شوک شما را فلج کند. برای ارزش گذاری کودکان در جامعه خود قدم هایی بردارید.
در مصاحبه هفته گذشته، بوش گفت که از استفاده مکرر از “عمدی” توسط پلیس نیوپورت نیوز شگفت زده شده است.
بوش که بعداً وکیل مدافع شد و در سال 2018 بازنشسته شد، به یاد میآورد که پسر را در یک خانه جمعی ملاقات کرد و برای گپ زدن روی یک صندلی به اندازه کودک فشار آورد. پسر با افتخار عکس هایی را که رنگی کرده بود و اسباب بازی های مورد علاقه اش را به او نشان داد. یک لبخند دو دندان جلویی از دست رفته را نشان داد و آنها در مورد پری دندان و خرگوش عید پاک صحبت کردند.
بوش گفت: “تنها کاری که می توان با آن پسر کرد این است که او را از آن موقعیت بیرون بیاوریم، بهترین مکان را برای او پیدا کنیم.” این بچه احتمالاً هرگز در زندگی خود عشق ندیده بود. ما نیاز داشتیم که به عنوان یک جامعه به دور او بپیچیم و او را دوست داشته باشیم و از او محافظت کنیم.»
“این مسخره است. پوچ است. این کاملاً با علم و آنچه که ما در مورد رشد انسان و رشد کودک می دانیم ناسازگار است.» بیایید مالک آن باشیم. این یک عمل مجرمانه نبود.»
کندرا نیوتن، معلم کلاس اول در فلوریدا، میگوید: «هیچوقت فکر نمیکردم که دانشآموزان ابتدایی تیرانداز باشند، احتمالی که هرگز شاهد آن باشیم.
اینکه آیا همه بازتابها در اطراف تیراندازی ویرجینیا منجر به تغییر میشود، باید دید. Talarico، که کارش شامل مطالعه “زبان پر از حافظه” است که اغلب رویدادهای بزرگ را احاطه می کند، می گوید که الزاماتی مانند “هرگز فراموش نکن” همیشه به اقدامات گسترده منجر نمی شود – به ویژه در مورد اسلحه.
شهردار فیلیپ جونز در آن روز، 6 ژانویه، گفت: «تقریباً غیرممکن است که ذهن خود را به این واقعیت بپیوندیم که یک دانش آموز 6 ساله کلاس اولی یک تفنگ پر شده را به مدرسه آورد و به معلمی شلیک کرد.» با این حال، این دقیقاً همان چیزی است که جامعه ما امروز با آن دست و پنجه نرم می کند.»
متأسفانه، ما طرحوارههایی داریم، روبریکهایی داریم، کهن الگوهایی برای تیراندازی در مدارس در این کشور داریم. ما نوعی فیلمنامه برای این چیزها داریم. استفاده از عبارت «تیراندازی در مدرسه» بهعنوان خلاصهنویسی باعث میشود که آن داستان را در ذهن خود بسازیم، و زمانی که حقایق پرونده بسیار متفاوت است … این چیزی است که تعجب آور است.»
«این یک تعهد بزرگ نیست. این به سادگی شناخت بچه ها، دانستن نام آنها و ایجاد این تصور است که اگر آنها نیاز به کمک داشته باشند، می توانند بپرسند. «اگر همسایگان تصمیم بگیرند که با شوکه شدن کنار بیایند، بدون فکر کردن به راههایی که میتوانند به رفاه و امنیت کودک کمک کنند، این پیام را میفرستند که برای کودکان ارزشی قائل نیستند.»
او میگوید: «هرگز فراموش نکن» به طور مؤثر به «دیگر هرگز» ترجمه نشده است.
او گفت: «وقتی شنیدم پلیس می گوید عمدی بوده، مثل انگشتان روی تخته سیاه بود. زمانی که یک کودک 6 ساله است، ما آن را عمدی نمی نامیم. … او آنقدر بزرگ نیست که قصد داشته باشد.»
پرونده ویرجینیا مطمئناً بحث هایی را در مورد کنترل اسلحه و ایمنی مدرسه ایجاد خواهد کرد. اما مویرا اونیل، که به مدت پنج سال دفتر حمایت از کودکان نیوهمپشایر را رهبری کرد، میگوید هر کسی که از این حادثه متزلزل شده باشد، میتواند چند قدم ساده بردارد. او میگوید تحقیقات فراوان نشان میدهد که بهترین راه برای حمایت از رشد کودک و ارتقای تابآوری، ارائه حس تعلق به کودکان است.
بوش به یاد می آورد که وقتی از تیراندازی سال 2000 مطلع شد، مات و مبهوت شد. او گفت: “من فقط نمی توانستم سرم را دور آن بپیچم.” اما او بلافاصله می دانست که هیچ اتهامی نخواهد داشت.
تالاریکو میگوید آمریکاییها معمولاً کودکی را دربرگیرنده بهترینهای جامعه و ارزشهای ما میدانند – معصومیت، سرگرمی، شادی، عشق. هر چیزی که این دیدگاه عمیق را به چالش می کشد، سؤالات پیچیده ای را در مورد فرهنگ و جامعه ای که کودک در آن بزرگ می شود – چه فرهنگ و جامعه محلی و چه کل ملت، آشکار می کند.