با این حال، با توجه به اینکه رسانه های روسیه تحت کنترل دولت هیچ اشاره ای به مقیاس واقعی تلفات نمی کنند، مردم روسیه از گستردگی واقعی فاجعه ای که بر سر کشورشان آمده است بی اطلاع هستند. درعوض، آنها با منظره غم انگیز حامیان طرفدار پوتین که به دنبال رمانتیک کردن نقش روسیه در حمله به اوکراین هستند، رفتار می کنند، همانطور که از راهپیمایی طراحی شده با دقت طراحی شده در استادیوم لوژنیکی مسکو به مناسبت اولین سالگرد جنگ مشهود بود.
ولادیمیر پوتین در مراسم افتتاحیه خط دایره بزرگ (BCL) متروی مسکو شرکت می کند – MIKHAIL METZEL/Shutterstock
ارائه سامانه های موشکی دوربرد غربی نمونه ای از این دست است. پس از مدتی تردید، ایالات متحده، بریتانیا و سایر متحدان در نهایت موافقت کردند که موشک های کیف مانند HIMARS آمریکایی را بدهند، اما به شرطی که آنها فقط برای هدف قرار دادن عملیات نظامی روسیه در اوکراین استفاده شوند. اعمال چنین محدودیتهایی بر این سلاحها و دیگر سلاحها، اوکراینیها را در مقایسه با دشمنان روسیشان در وضعیت بدی قرار داده است.
هیچ کس طرفدار این نیست که اوکراینی ها به ارتکاب جنایات جنگی متوسل شوند، همانطور که روس ها در طول سال گذشته بارها انجام داده اند، با هدف قرار دادن غیرنظامیان روسی. اما تعدادی از حوادث اخیر نشان میدهد که فرماندهان اوکراینی دیگر آمادگی تحمل محدودیتهایی را که متحدان غربیشان بر آنها تحمیل میکنند، نیستند و به دنبال این هستند که نبرد را فراتر از مرزهای خود ببرند.
این منطق پیچ خورده به این معنی است که، اگرچه روسیه به حملات بیامان خود علیه مردم اوکراین ادامه داده است، متحدان غربی تمایلی به ارائه سلاحهایی که اوکراین را قادر میسازد تا جنگ را به روسیه برساند، ندارند.
از لحظهای که ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، تهاجم بیدلیل خود به اوکراین را آغاز کرد، احساس نارضایتی مشخصی در میان برخی رهبران غربی از احتمال حمله نیروهای اوکراینی به اهدافی در خاک روسیه وجود داشت. در حالی که روسها هیچ تردیدی در مورد هدف قرار دادن غیرنظامیان و زیرساختهای اوکراینی نشان ندادهاند، اوکراینیها بهدلیل ترس از تحریک تشدید درگیریها، فعالانه از واکنش مشابه منصرف شدهاند.
چنین استراتژی خالی از خطر نیست. تلاشهای روسیه برای تضعیف روحیه مردم اوکراین با حمله مداوم به زیرساختهای این کشور، در نهایت نتیجه معکوس داشته است، زیرا تنها به تقویت عزم اوکراینیها کمک کرده است. اما اگر قرار است اوکراین در نهایت در مناقشه پیروز شود، مردم روسیه باید درک کنند که علیرغم ادعای مخالف پوتین، در جنگی میجنگند که هیچ شانسی برای برنده شدن ندارند.
سال گذشته در این زمان، ترکیبی از نیروهای روسیه که آموزشدیده و مجهز نیستند، همراه با زمینهای غیرمهمانپذیر اوکراین، به معنای آن بود که حمله نظامی مورد تمجید شکستی مفتضحانه را متحمل شد. و این احتمال وجود دارد که روس ها امسال نیز به سرنوشت مشابهی دچار شوند، زیرا علیرغم تغییرات مداوم در فرماندهی نظامی و استخدام صدها هزار سرباز وظیفه، به نظر می رسد آنها مصمم به تکرار اشتباهات گذشته هستند.
در آخر هفته، مسکو به دلیل منفجر شدن یک هواپیمای جاسوسی 274 میلیون پوندی در بلاروس، که ظاهراً توسط پارتیزانهای بلاروس طرفدار اوکراین انجام شد، دچار تحقیر شد. سپس گزارش این هفته حمله پهپاد اوکراینی به تأسیسات گازی در حومه مسکو، صدها مایل پشت خطوط روسیه بود.
علاوه بر این، اگر پوتین به قربانی کردن جان دهها هزار سرباز خام با توسل به تاکتیکهایی که آخرین بار در میدانهای جنگ غرق در خون جنگ جهانی اول دیده شده است، ادامه دهد، این رقم احتمالاً افزایش خواهد یافت. در هفتههای اخیر، در حالی که نیروهای روسی برای تصرف شهرهای کلیدی شرق اوکراین مانند باخموت دست به حمله متقابل زدهاند، گمان میرود که 40000 سرباز را از دست دادهاند.
چنین اقدامات خرابکارانه ای در مقایسه با بمباران مداوم روسیه علیه زیرساخت های اوکراین بسیار کم است. اما با توجه به اینکه جنگ در یک مقطع حساس قرار دارد، اوکراین به وضوح به دنبال گسترش عملیات خود است، توسعه ای که متحدان غربی آن باید تشویق کنند، نه مانع از آن شوند.
با وجود تمام تلاش های پوتین برای نشان دادن درگیری به عنوان یک مبارزه بزرگ ملی، واقعیت این است که جنگ همچنان برای رهبر روسیه بسیار بد پیش می رود. با توجه به اینکه تعداد کشتهها و تلفات روسیه به مرز 200000 نفر رسیده است، تخمین زده میشود که مسکو بیش از آنچه در تمام جنگهایی که پس از جنگ جهانی دوم انجام داده، متحمل تلفات جنگی شده است.