16 دانش آموز کلاس چهارم Uvalde یک ساعت با معلم زخمی منتظر ماندند

آویلا بعداً متوجه شد که یکی از دانش‌آموزان کلاسش بر اثر اصابت ترکش به بینی و دهانش زخمی شده است اما از آن زمان از مراقبت‌های پزشکی رها شده است. او گفت که دانش آموزان دیگر تا رسیدن ماموران به همکلاسی های مجروح خود کمک کردند.

طبق پیام‌هایی که آسوشیتدپرس بررسی کرده، آویلا در اتاق 109 مکرراً برای کمک پیامک ارسال می‌کند. ابتدا در ساعت 11:35 صبح در متنی به خانواده اش که به گفته او برای چت گروهی معلمان در نظر گرفته شده بود. سپس ساعت 11:38 در پیامی به معاون مدرسه. در ساعت 11:45، او به پیامی از مشاور مدرسه که از او می‌پرسید آیا کلاسش تعطیل است، پاسخ داد: «به من شلیک شده، کمک بفرست». و وقتی مدیر مدرسه به او اطمینان داد که کمک در راه است، او به سادگی پاسخ داد: “کمک”.

اطلاعات بیشتر در مورد تیراندازی در مدرسه در Uvalde، تگزاس: https://apnews.com/hub/uvalde-school-shooting



منبع

بیرون از یک دبستان دربسته راب، بنای یادبودی برای کشته‌شدگان در دروازه ورودی سرریز می‌کند. معلمان از سراسر تگزاس در تابستان امسال توقف کردند تا ادای احترام کنند و در مورد آنچه که در شرایط مشابه انجام می دهند فکر کنند.

آویلا در مصاحبه‌ای در ماه اوت گفت: «من سعی می‌کنم همه چیز را معنا کنم، اما هرگز معنا نخواهد داشت.»

آویلا با قدرت باقیمانده خود را بالا کشید و به دانش آموزان کمک کرد تا روی صندلی ها و میزها و از پنجره عبور کنند. سپس در حالی که پهلوی خود را گرفته بود، به یک افسر گفت که آنقدر ضعیف است که نمی تواند بپرد. از پنجره آمد تا او را بیرون بکشد.

«آنها همه بچه هستند. مهم نیست چند سال دارند، شما از آنها محافظت کنید.

آویلا دقایقی قبل از اینکه احساس درد شدید گلوله در روده و روده‌اش را بکند، دانش‌آموزان را از دیوارها و پنجره‌ها دور می‌کرد و به او نزدیک‌تر می‌کرد. دانشجویی که برای استراحت کنار در صف کشیده بود، به او گفته بود که بیرون چیزی در حال وقوع است: مردم می دویدند – و جیغ می زدند. در حالی که او در کلاس را محکم به هم می کوبید تا قفل محکم شود، دانش آموزانش موقعیت های قرنطینه ای را گرفتند که به خوبی تمرین کرده بودند.

آویلا گفت: “من به آنها بسیار افتخار می کنم زیرا آنها توانستند یک ساعت تمام آرام بمانند که ما وحشت زده در آنجا بودیم.”

“من دیگر هرگز فرزندانم را ندیدم. می‌دانم که از پنجره بیرون رفتند و من فقط می‌شنیدم که به آنها می‌گفتند: «بدوید، بدوید، بدوید!»» آویلا گفت.

اولگا اوگلین، یک معلم 23 ساله از دالاس که صدایش شکسته شد، گفت: “اگر زنده بمانم، ابتدا باید مطمئن شوم که آنها زنده می مانند.”

بر اساس گزارش یک کمیته قانونگذاری که واکنش نادرست پلیس را توصیف می کند، نزدیک به 400 افسر محلی، ایالتی و فدرال به مدت 77 دقیقه در راهرو بال کلاس چهارم یا بیرون ساختمان ایستاده بودند تا اینکه سرانجام تعدادی وارد کلاس های مجاور شدند و مرد مسلح را کشتند. قانونگذاران همچنین رویکردی آرام نسبت به قفل‌ها – که اغلب اتفاق می‌افتاد – و نگرانی‌های امنیتی، از جمله مسائل مربوط به قفل درها، پیدا کردند. تحقیقات ایالتی و فدرال در مورد تیراندازی ادامه دارد.

منطقه در حال کار برای تکمیل اقدامات امنیتی جدید است و هیئت مدیره مدرسه در ماه اوت، رئیس پلیس منطقه، پیت آردوندو را برکنار کرد. ساکنان می گویند هنوز مشخص نیست که چگونه – یا حتی اگر – اعتماد بین جامعه و مقامات می تواند بازسازی شود، حتی با وجود اینکه برخی خواستار پاسخگویی بیشتر، آموزش بهتر پلیس و قوانین سختگیرانه تر ایمنی اسلحه هستند.

نوری به پنجره آنها تابید، اما هیچ کس خود را شناسایی نکرد. شاگردان از ترس اینکه ممکن است فرد مسلح باشد، از آنجا دور شدند.

«آنها از یکدیگر مراقبت کردند. آنها از من مراقبت کردند.»

هفته گذشته، آویلا و چند تن از شاگردانش برای جشن پایان سال که نتوانستند در ماه مه برگزار کنند، ملاقات کردند. آنها در یک باشگاه روستایی در استخر بازی کردند و او به هر کدام یک دستبند با یک صلیب کوچک داد تا به آنها یادآوری کند که “خدا آن روز با ما بود و آنها تنها نیستند.”

او گفت: “اما هنوز کسی برای کمک به ما نیامد.”

اولگین گفت: «هر اتفاقی که برای دانش‌آموز مدرسه ما بیفتد، برای یکی از بچه‌های من اتفاق می‌افتد. .

UVALDE، تگزاس (AP) – السا آویلا با وحشت به سمت تلفن خود لغزید، در حالی که سمت خونریزی شکم خود را نگه داشت و سعی کرد برای دانش آموزانش آرام بماند. او در پیامی به خانواده‌اش که می‌خواست برای معلمان دیگر اووالده بفرستد، نوشت: «من تیر خوردم.»

___

آویلا گفت: “ما همیشه در مورد مهربان بودن، احترام گذاشتن، مراقبت از یکدیگر صحبت می کردیم – و آنها در آن روز توانستند این کار را انجام دهند.”

اوفلیا لویولا، که در سن آنتونیو در مدرسه ابتدایی تدریس می کند، به همراه همسرش، معلم مدرسه راهنمایی، رائول لویولا، ملاقات کرد. همانطور که در فیلم امنیتی و پلیس دیده می شود، او از پاسخ تاخیری مجریان قانون گیج شده بود.

مدیر مدرسه در ساعت 11:48 صبح نوشت: “بله آنها می آیند.”

دختربچه‌های نزدیک به من مدام به من دست می‌زدند و به من می‌گفتند، “خیلی خوب است خانم”. آویلا گفت: ما شما را دوست داریم.

مشخص نیست که آیا پیام های او به پلیس مخابره شده است یا خیر. مقامات منطقه به درخواست ها برای اظهار نظر در مورد اقدامات انجام شده برای برقراری ارتباط با مجریان قانون در 24 مه پاسخ ندادند و وکیل مدیر وقت مندی گوتیرز برای اظهار نظر در دسترس نبود.

در حالی که آویلا بی حرکت دراز کشیده بود و نمی توانست آنقدر بلند صحبت کند که شنیده شود، برخی از شاگردانش او را تکان دادند و تکان دادند. او آرزوی قدرتی داشت تا به آنها بگوید که هنوز زنده است.

در حالی که دانش‌آموزانش برای اولین بار از آن روز آسیب‌زا برای بازگشت به مدرسه آماده می‌شوند، آویلا در راه بهبودی است و هر بار تا هشت دقیقه روی تردمیل راه می‌رود و فیزیوتراپی می‌کند و به مشاوره می‌رود. او مشتاقانه منتظر است که روزی دوباره تدریس کند.

لحظاتی بعد، یک مرد مسلح به بال کلاس چهارم آنها یورش برد و شروع به پاشیدن گلوله کرد و در نهایت به اتاق های 111 و 112 راه یافت.

او به یاد می آورد که او را به فرودگاه بردند، جایی که یک هلیکوپتر او را به بیمارستانی در سن آنتونیو برد. او تا 18 ژوئن تحت مراقبت بود و تحت مراقبت بود.

آویلا شنیدن انفجارهای شوم آتش سریع، سپس سکوت، و سپس صدای افسران در راهرو را به یاد می آورد که “تقاطع آتش!” و بعداً افسران بیشتری در این نزدیکی ایستاده بودند.

برای اولین بار در 30 سال گذشته، آویلا به مدرسه باز نخواهد گشت، زیرا کلاس ها از روز سه شنبه در شهر کوچک و جنوب شرقی تگزاس از سر گرفته می شود. شروع مدرسه برای او متفاوت به نظر می رسد، مانند سایر بازماندگان تیراندازی 24 می در مدرسه ابتدایی راب که در آن 21 نفر جان باختند، با تاکید بر شفا، هم از نظر جسمی و هم از نظر روحی. برخی آموزش مجازی و برخی دیگر مدارس خصوصی را انتخاب کرده اند. بسیاری به پردیس‌های ناحیه مدرسه Uvalde بازخواهند گشت، اگرچه خود راب ابتدایی هرگز بازگشایی نخواهد شد.

سرانجام در ساعت 12:33 بعد از ظهر پنجره کلاس درس او شکست. به گفته آویلا، افسران برای تخلیه دانش آموزان او وارد شدند – آخرین نفری که در منطقه آزاد شد.

زخمی که روی تنه‌اش دیده می‌شود او را به گریه می‌اندازد تا یادآوری دائمی از وحشتی که او با 16 دانش‌آموزش تحمل کرد، در حالی که یک ساعت در کلاس خود برای کمک منتظر بودند، در حالی که یک مرد مسلح 19 کودک و دو معلم را در دو کلاس در مجاورت قتل عام کرد.