فهمیدم شوهرم جذب خواهرم شده است. نمی دانم چه کنم.

سوال: من و شوهرم هشت سال است که با هم هستیم (چهار سال با هم قرار گذاشتیم و چهار سال ازدواج کردیم). ما دو پسر داریم، 2 سال و 7 ماهه. کمی بیش از حد نزدیک، اما من به او اعتماد داشتم و همیشه فکر می کردم که آنها یک رابطه برادر و خواهر دارند.

پاسخ: “در حالی که این ممکن است بدترین خیانت به نظر برسد، این واقعیت که او به این احساسات عمل نکرد و وفادار ماند، من را در اینجا امیدوار می کند. احتمالاً درگیری شما اشتباه است اولاً به این دلیل که خواهر شماست و ثانیاً به دلیل نزدیکی آنها. این لزوماً غیرعادی نیست. در واقع مطالعات زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد تا چه حد طبیعی است که در یک رابطه متعهدانه طولانی‌مدت نسبت به افراد دیگر دلبستگی یا احساسات داشته باشیم. فقط برای ارائه زمینه بیشتر، یک مطالعه نشان داد که 98 درصد از مردان و 80 درصد از زنان گزارش کرده اند که در دو ماه گذشته درباره کسی غیر از شریک زندگی خود خیالاتی داشته اند. همه ما انسان هستیم، بنابراین علیرغم داشتن شرکای طولانی مدت، ممکن است افراد دیگر را جذاب بدانیم. این بخش “عدم عمل به آن احساسات” است برای بسیاری از ما در روابط تک‌همسری مهم‌تر است، با این حال، او هنوز باید در هنگام مواجهه با او احساسات خود را شفاف‌تر نشان می‌داد.

همانطور که گفته شد، این وضعیت شما را عمیقاً آزار می دهد و احساسات شما معتبر است. به نظر می رسد که شما شوهرتان را دوست دارید و بنابراین اگر می خواهید برای اصلاح رابطه خود تلاش کنید، به شدت مشاوره زوجین را توصیه می کنم. یک درمانگر ممکن است بتواند کمک کند.

اگر در این موقعیت جای من بودم، فرصتی برای اصلاح اوضاع می‌دادم، زیرا به نظر می‌رسد جدا از این اتفاق، رابطه محکمی دارید و او بلافاصله پاک نمی‌شود. اما این به شما بستگی دارد. اگر این تعارض چیزی است که نمی توانید از آن عبور کنید، طلاق و والدین مشترک همیشه روی میز هستند. هر اقدامی که تصمیم بگیرید که برای شما بهترین است، کاملاً خوب و درست است. امیدوارم این کمک کند و بهترین ها را برای شما آرزو می کنم.

می‌دانم که قرار است صدایم را بد کند، اما نمی‌توانستم حرف او را قبول کنم و این واقعیت که او به‌جای اینکه من را آرام کند، حالت تدافعی به خود گرفت، راه اشتباهی به من زد. تصمیم گرفتم از گوشیش سر بزنم تا خیالم راحت بشه. من به برنامه یادداشت های او رفتم و به دنبال رمز عبور بودم و یکسری آهنگ هایی که او نوشته بود پیدا کردم. من یکی را دیدم با عنوان “دختر من به تو فکر می کنم.” من احمقانه فکر کردم که این در مورد من است اما سریع متوجه شدم که اینطور نیست. در مورد فکر کردن به دختری صحبت می کرد که قرار نیست او را ببیند، چگونه او را با چشمانش برهنه می کند، بهانه ای برای دست زدن به او پیدا می کند و خیلی چیزهای دیگر. من صادقانه در شوک بودم و با او روبرو شدم و او سعی کرد حالت تدافعی بگیرد و از من بپرسد که چرا تلفنش را مرور کردم.

آیا من بیش از حد واکنش نشان می دهم؟: دوست پسر من از دیدن زنان دیگر در اینستاگرام دست بر نمی دارد.

من تازه فهمیدم که هم اتاقی جدیدم یک بار با دوست پسرم خوابیده است: آیا می توانم او را بیرون کنم؟

بهترین دوست شوهرم با ما زندگی می کند. آیا می توانم او را بیرون کنم؟

-مورگان

بنابراین، خواهر و پدرم آمده بودند تا ملاقات کنند و سپس اولین پسرم را با خود به خانه ببرند. من احساس ناراحتی می‌کردم و نیاز به استراحت داشتم، اما کوچک‌ترینم هنوز شیر می‌دهد، بنابراین او پیش من ماند. آنها فقط دو روز اینجا بودند، اما بعد از اینکه آنها را ترک کردند، همه چیز به هم ریخت. شوهرم که دوست دارد موسیقی بنویسد، مدام از من تعریف می کرد. تقریباً به نظر می رسید که او همچنین سعی می کند خود را متقاعد کند از تعریف ها. احساس می کردم او ممکن است خیانت کرده باشد یا حداقل چیزی را از من پنهان کرده باشد. من یک گودال در شکمم داشتم که از بین نمی رفت، بنابراین بالاخره جرات کافی برای گفتن چیزی به دست آوردم. او حالت تدافعی گرفت و گفت که من دیوانه‌وار رفتار می‌کنم و این باعث می‌شود که او به خاطر کاری که انجام نداده متهم شود احساس بدی کند. بعد گریه کردم چون فکر کردم حق با اوست.

مورگان آبشر یک کاردرمانگر در لس آنجلس است که میزبان پادکست “Two Hot Takes” است که در آن او و مجریان همکارش مشاوره می دهند. او یک ستون هفتگی می نویسد و توصیه های خود را با خوانندگان USA TODAY در میان می گذارد. او را در TikTok @twohottakes و YouTube اینجا پیدا کنید. می‌توانید از طریق ایمیل به آدرس [email protected] با او تماس بگیرید یا می‌توانید اینجا را کلیک کنید تا داستان خود را با او به اشتراک بگذارید.

“چه کسی فکر می کند که این مشکلی ندارد؟”: دوستانم سابقم را به سفر دخترانه ما دعوت کردند

کی تمومش کنم؟: دوست پسرم 4 سال است که مرا به قرار ملاقات نبرده است و حاضر نیست صمیمی شود.

این مقاله در ابتدا در USA TODAY منتشر شد: توصیه ازدواج: شوهر از نظر جنسی جذب خواهرم شده است. کمک!



Source link

اولین قدم شما نیاز به بازسازی اعتماد بین شما دو نفر است زیرا همانطور که گفتید، این اعتماد شکسته شده است. یک درمانگر باید بتواند تمرینات اعتمادسازی را ارائه دهد تا شما را در مسیر درست قرار دهد. این امر ضروری است زیرا اگر شرکا نتوانند به یکدیگر اعتماد کنند، روابط متلاشی می شوند. یک قدم خوب دیگر ممکن است تعیین برخی از مرزها باشد. این باید از مکالمه بین شما دو نفر نشات بگیرد و چیزهایی باشد که هر دوی شما با آن راحت هستید، اما مثالی که من به آن فکر می کنم می تواند این باشد که رابطه او با خواهر شما ممکن است دیگر نتواند آنقدر نزدیک باشد. حداقل برای آینده نزدیک

او به من گفت که آنها در پاییز/زمستان وقتی دومین پسرمان را به دنیا آوردم، احساسات جنسی او نسبت به “کسی” داشت. او نمی‌خواست به آنها عمل کند و نمی‌دانست چه باید بکند، بنابراین درباره احساساتش نوشت. پرسیدم درباره چه کسی است اما او به من نگفت. در آن لحظه من می دانستم که در مورد کیست. از او پرسیدم آیا با این شخص نسبتی دارم و او فقط صورتش را در دستانش فرو کرد و سر تکان داد. شروع کرد به گریه کردن و توضیح داد که چقدر احساس بدی دارد. وقتی او به خواب رفت، کیفی را بستم، کوچکترینم را سوار ماشین کردم و رفتم. رفتم پیش پسر عمویم و به او پیام دادم که به زمان نیاز دارم. او به زوج درمانی پیشنهاد داد، گفت که من را دوست دارم، متاسفم و فقط من، خانواده‌مان را می‌خواهد و هیچ چیز دیگری. اعتماد بین ما کاملا شکسته شده است. من می دانم که او از نظر فنی کاری انجام نداده است، اما هنوز هم بد است، درست است؟ بدترین قسمت این است که من معمولاً در این مورد با خانواده ام تماس می گرفتم، اما نمی توانم. خجالت آور است، و من باید هر روز با آنها صحبت کنم و خوب رفتار کنم زیرا آنها در حال حاضر پسرم را دارند. من نمی دانم چه کار کنم.”