سربازان اوکراینی جبهه شرقی را توصیف می کنند

___

دو سرباز دیگر که AP با آنها مصاحبه کرد – کارمندان سابق دفتر در کیف بدون تجربه قبلی در نبرد – گفتند که به محض تکمیل آموزش اولیه به خط مقدم در شرق اعزام شدند. آنها گفتند که “سازمان دهی وحشتناک” و “تصمیم گیری غیرمنطقی” را مشاهده کرده اند و بسیاری از افراد در گردان خود از جنگیدن خودداری کردند.

پوشش AP از جنگ روسیه و اوکراین را در https://apnews.com/hub/russia-ukraine دنبال کنید



منبع

او گفت که خطوط مقدماتی که از زمان آغاز درگیری با جدایی‌طلبان طرفدار روسیه در سال 2014 وجود داشته، ثابت‌تر و قابل پیش‌بینی‌تر هستند، در حالی که مکان‌هایی که از زمانی که روسیه نیروهایش را برای تهاجم به داخل فرستاد، به میدان نبرد تبدیل شدند، «دنیای متفاوتی هستند».

یکی از دستیاران ارشد ریاست جمهوری ماه گذشته گزارش داد که روزانه 100 تا 200 سرباز اوکراینی جان خود را از دست می دهند، اما این کشور تعداد کل کشته شدگان در عملیات را اعلام نکرده است. الکسی ادعا کرد که واحد او 150 نفر را در طول سه روز اول نبرد از دست داد که بسیاری از آنها به دلیل از دست دادن خون بودند.

ستوان ولدیمیر نازارنکو، 30 ساله، فرمانده دوم گردان اسووبودا گارد ملی اوکراین، همراه با نیروهایی بود که به دستور رهبران نظامی از سیویرودونتسک عقب نشینی کردند. او گفت که طی یک نبرد یک ماهه، تانک های روسی هرگونه موقعیت دفاعی احتمالی را از بین بردند و شهری با جمعیت 101000 نفری قبل از جنگ را به “بیابان سوخته” تبدیل کردند.

ما آماده ایم تا با دندان های به هم فشرده تحمل کنیم و بجنگیم. هر چقدر هم که سخت و دشوار باشد،» معلم از یک فروشگاه ماهیگیری که به یک مرکز توزیع نظامی تبدیل شده بود، گفت. “اگر من نباشم چه کسی از خانه و خانواده من دفاع خواهد کرد؟”

ماریا که به دلایل امنیتی از به اشتراک گذاشتن نام خانوادگی خود امتناع کرد، گفت که همسرش در حال حاضر در چنین “نقطه داغ” در حال مبارزه است. او گفت که همه دلتنگ و نگران عزیزان خود هستند و اگرچه این باعث ناراحتی می شود، اما زیردستان روحیه آنها را بالا نگه داشته اند.

والری رزیک به این داستان کمک کرد.

___

نازارنکو که پس از حمله روسیه به اوکراین در کیف و جاهای دیگر شرق نیز جنگید، عملیات اوکراین در سیویرودونتسک را علیرغم نتیجه “پیروزی” می داند. او گفت که مدافعان موفق شدند تلفات را محدود کنند در حالی که پیشروی روسیه را برای مدت طولانی تر از حد انتظار متوقف کردند و منابع روسیه را تحلیل بردند.

می‌تواند اینگونه باشد: برای اولین بار که می‌آید، لبخند گسترده‌ای می‌زند، حتی می‌تواند خجالتی باشد. خیمیون گفت دفعه بعد که می آید و در چشمانش خلاء است.

باخموت، اوکراین (AP) – جنگل‌ها و شهرهای سوخته در آتش سوختند. همکاران با دست و پا بریده. بمباران های بی امان تنها گزینه این است که در سنگر دراز بکشید، منتظر بمانید و دعا کنید.

«شادی هست، غم هست. همه چیز به هم گره خورده است.»

زندگی تحت استرس مداوم، کم خوابی و سوء تغذیه سخت است. برای دیدن همه آن وحشت ها با چشمان خود – مرده ها، اندام های پاره شده. بعید است که روح و روان کسی بتواند در مقابل آن مقاومت کند.»

هر روز ما را گلوله باران کردند. من نمی خواهم در مورد آن دروغ بگویم. اما اینها رگبار مهمات در هر ساختمان بود.

«بیشتر آنها به بهتر شدن امید دارند. خیمیون گفت: بله، گاهی اوقات آنها کمی غمگین وارد می شوند، اما امیدواریم بتوانیم روحیه آنها را در اینجا نیز بالا ببریم. ما همدیگر را در آغوش می گیریم، به هم لبخند می زنیم و سپس به مزرعه برمی گردند.

او گفت: «ارتش آنها متحمل خسارات زیادی شد و پتانسیل حمله آنها از بین رفت.

دوستی با همکارانش نقاط روشن را فراهم می کند. اما او همچنین شاهد بود که سربازان همکار خود را در برابر خستگی شدید جسمی و روحی تسلیم می‌کردند و علائم PTSD را نشان می‌دادند.

مرکز شهر اسلوویانسک تجهیزات و آذوقه را در اختیار واحدهای نظامی محلی قرار می‌دهد و به سربازان مکانی می‌دهد تا در خلال مهلت‌های کوتاهی از سختی‌های فیزیکی و وحشت‌های نبرد بروند.

یکی از سربازان گفت که او روزانه ماری جوانا می کشد. «وگرنه عقلم را از دست می‌دادم، ترک می‌کردم. این تنها راهی است که می توانم کنار بیایم.» او گفت.

هم ستوان و هم سرباز تحت فرمان او ابراز اطمینان کردند که اوکراین تمام سرزمین های اشغالی را پس خواهد گرفت و روسیه را شکست خواهد داد. آنها اصرار داشتند که روحیه همچنان بالاست. سایر سربازان، که اکثر آنها قبل از تهاجم هیچ تجربه جنگی نداشتند، در عین اصرار بر ناشناس ماندن یا تنها از نام کوچک خود برای بحث در مورد تجربیات خود، گزارش های بدبینانه تری به اشتراک گذاشتند.

روبان در حالی که در نور خورشید پلک می‌زند، گفت: “آنها شرایط انسانی نبودند که مجبور بودند در آن بجنگند. توضیح دادن این موضوع برای شما در اینجا دشوار است، آنها الان چه احساسی دارند یا آنجا چگونه بود.” آنها تا آخر می جنگیدند. آنجا. وظیفه این بود که دشمن را از بین ببریم، هر چه باشد.»

او گفت: «در تلویزیون، آنها تصاویر زیبایی از خط مقدم، همبستگی، ارتش را نشان می‌دهند، اما واقعیت بسیار متفاوت است» و افزود که فکر نمی‌کند تحویل سلاح‌های غربی بیشتر روند جنگ را تغییر دهد.

در آن زمان، سیویرودونتسک یکی از دو شهر بزرگ تحت کنترل اوکراین در استان لوهانسک بود، جایی که جدایی‌طلبان طرفدار روسیه هشت سال پیش یک جمهوری غیر رسمی را اعلام کردند. زمانی که دستور عقب نشینی در 24 ژوئن صادر شد، اوکراینی ها از سه طرف محاصره شده بودند و از یک کارخانه شیمیایی دفاع می کردند که غیرنظامیان را نیز پناه می داد.

روز یکشنبه، نیروهای روسیه آخرین پایگاه اوکراین در استان لوهانسک را اشغال کردند و حملات راکتی به دونتسک، استان دونباس که مرکز آن در آن قرار دارد، افزایش دادند.

تتیانا کیمیون، یک طراح رقص 43 ساله، این مرکز را با شروع جنگ راه اندازی کرد. او می‌گوید که انواع سربازان از نیروهای ویژه ماهر و کهنه‌سربازان جنگ زده گرفته تا غیرنظامیانی که به جنگجویان تبدیل شده‌اند که اخیراً ثبت نام کرده‌اند، عبور می‌کنند.

سربازان اوکراینی در حال بازگشت از خط مقدم در شرق اوکراین در منطقه دونباس – جایی که روسیه در حال انجام یک حمله شدید است – زندگی را در طول جنگی که به یک جنگ فرسایشی طاقت‌فرسا تبدیل شده است را آخرالزمانی توصیف می‌کنند.

یک معلم 28 ساله سابق در اسلوویانسک که «هرگز تصور نمی‌کرد» برای کشورش بجنگد، میادین جنگ اوکراین را زندگی کاملاً متفاوتی با سیستم ارزشی متفاوت و اوج‌ها و همچنین پست‌های احساسی توصیف کرد.

ماریا، یک فرمانده جوخه 41 ساله که در سال 2018 پس از کار به عنوان وکیل و به دنیا آمدن یک دختر به ارتش اوکراین پیوست، توضیح داد که سطح خطر و ناراحتی بسته به موقعیت یگان و دسترسی به خطوط تدارکاتی می‌تواند بسیار متفاوت باشد. .

پشت سر او، گروهی از سربازان جوان اوکراینی که در حال چرخش از خط مقدم هستند، نشسته اند و جوک و پیتزا به اشتراک می گذارند. صدای ضربات توپخانه در چند مایلی آن طرفتر شنیده می شود.

فرماندهان اهمیتی نمی دهند که شما از نظر روانی شکسته باشید. اگر قلب فعال دارید، اگر دست و پا دارید، باید به داخل برگردید.»

در مصاحبه با آسوشیتدپرس، برخی از سازماندهی آشفته، فرار از خدمت و مشکلات سلامت روان ناشی از گلوله باران بی امان شکایت کردند. دیگران از روحیه بالا، قهرمانی همکارانشان و تعهد به ادامه جنگ، حتی در شرایطی که روس‌های مجهزتر کنترل بیشتری از منطقه جنگی را در دست دارند، صحبت کردند.

آرتم روبان، یکی از سربازان گردان نازارنکو، از امنیت نسبی باخموت، در 64 کیلومتری (40 مایلی) جنوب غربی شهر پس از تسخیر، گفت: «اگر جایی روی زمین جهنمی وجود داشت، در سیویرودونتسک بود. قدرت درونی پسران ما به آنها اجازه داد تا شهر را تا آخرین لحظه نگه دارند.

الکسی، یکی از اعضای ارتش اوکراین که در سال 2016 جنگ علیه جدایی طلبان مورد حمایت مسکو را آغاز کرد، به تازگی با لنگان سنگینی از جبهه بازگشته بود. او گفت که در میدان جنگ در زولوته، شهری که روس‌ها نیز از آن زمان اشغال کرده‌اند، زخمی شده است.

الکسی گفت که مهمات گردان او در عرض چند هفته تمام شد. او گفت که در یک نقطه، گلوله باران بی امان سربازان را از ایستادن در سنگر باز داشت و خستگی در چهره خط کشیده اش نمایان بود.

ما از نوادگان قزاق هستیم، آزاد و شجاع هستیم. این در خون ماست.» او گفت: «ما تا آخر می جنگیم.»

او گفت که به دلیل بمباران های بی امان، سربازان مجروح فقط شب ها تخلیه می شدند و گاهی تا دو روز باید منتظر می ماندند.

با این حال او نیز اصرار داشت که انگیزه دفاع از کشورشان همچنان باقی است.