سرانجام، در مواجهه با حمله روس ها، اوکراینی های بازمانده، از جمله سیدورنکو، مجبور به عقب نشینی از طریق یک میدان مین و یک باتلاق شدند.
تلفات از هر دو طرف سنگین بود. سیدورنکو گفت که حداقل 16 سرباز روسی کشته شدند و روس ها از توپخانه برای دور نگه داشتن اوکراینی ها در هنگام جمع آوری کشته ها و مجروحان خود استفاده کردند.
این منطقه از زمینهای غلتان و جنگلهای نزدیک مرز روسیه ماهها در تابستان محل نبردهای شدید بود. تنها در حال حاضر، پس از اینکه نیروهای اوکراینی منطقه را بازپس گرفتند و نیروهای روسی را در یک ضدحمله تاول زا از مرز عقب راندند، امکان بازیابی اجساد پراکنده در سراسر میدان نبرد فراهم شده است.
در مجموع، شوم و افرادش جسد هفت سرباز اوکراینی را جمع آوری کردند و دست یک سرباز روسی را در میان زره ها و کوله پشتی های روسی دور انداخته یافتند. تمام اجساد به سردخانه خارکف منتقل شدند.
حتی اگر به آنها اطلاع داده شده بود که عزیزانشان در جنگ جان باختهاند، بدون جسدی که بر کورسوی امیدی سوگواری کند، باقی میماند.
او مطمئن نیست که چه اتفاقی برای شش مردی که مقام چهارم را در اختیار داشتند، آمد. او گفت که منطقه ای که اجساد چهار مرد در آن پیدا شد، یک نقطه تخلیه برای مجروحان بود.
این کار به صورت واقعی، بی سر و صدا و به آرامی انجام شد. کیسههای بدنه را زیپ میزدند، شمارهگذاری میکردند و در مسیری گلآلود به کامیون انتظار میبردند.
در طی مأموریت بازیابی روز دوشنبه، تیم شوم از محل برای یافتن شواهد و بازکردن کیسههای اجساد در حالی که سربازان محیط اطراف را بررسی میکردند، و خود اجساد را برای تلههای انفجاری و مینها بررسی کردند. یکی از سربازان کشته شده یک نارنجک دستی بر روی خود داشت – زمانی که روس ها به داخل بسته شدند، او هرگز وقت نداشت از آن استفاده کند.
شوم گفت: “آنها امیدوار بودند که او دستگیر شود و این بدترین اتفاق است.” وی افزود: پس از احراز هویت اجساد از طریق آزمایش دیانای، «روند سخت و دشواری» انجام میشود، وی افزود: با اطلاع خانوادهها جسد پیدا شده و تمام امید به عبور دوباره عزیزشان از درب ورودی از بین میرود.
پس از پایان یافتن مواد منفجره، یک سرباز از داخل جیب های لباس مردان کشته شده برای شناسائی و وسایل شخصی رفت و آنها را در کیسه های پلاستیکی قرار داد و سپس اجساد در حال تجزیه را داخل کیسه های جسد بردند.
بازگشت به جایی که همرزمانش را از دست داد برای افسر جوان آسان نبود. او گفت رک و پوست کنده ناخوشایند است. “خاطرات خوب زیادی از این مکان وجود ندارد.”
برای خانوادههای سربازان، خبر بهبودی جسد تاییدی قطعی و غیرقابل انکار خواهد بود که پسر، برادر، پدر یا شوهرشان به خانه نمیآیند.
همین رویه تکرار شد و جسد از شیشه شکسته خودرو بلند شد. سربازی که پاهای جسد را بلند می کرد، دهانش را می بندد، اما منتظر ماند تا کارش تمام شود و به سمت بوته ها برود.
سرهنگ ویتالی شوم، معاون فرمانده تیپ سوم گارد ملی اوکراین، گفت که این منطقه از اهمیت استراتژیک برخوردار بود، زیرا ارتفاعات آن از جمله مواضعی است که توپخانه روسیه می تواند به راحتی به خارکف، دومین شهر بزرگ اوکراین حمله کند. برای روزها در حال جمع آوری کشته شدگان میدان نبرد – اعم از اوکراینی و روسی – بوده است.
او گفت: “آنها مثل مورچه ها می آمدند، فقط نمی دانم چگونه آن را به شکل دیگری توصیف کنم.”
بالاتر از یک تپه، یک خودروی زرهی منهدم شده و یک ماشین، جعبه های پراکنده مهمات و قطعات تجهیزات گواهی بر وحشیانه نبرد بود. داخل خودروی زرهی جسد یک سرباز دیگر بود.
او گفت که از اوکراینی ها، هر شش نفری که یک موقعیت را در دست داشتند، دستگیر شدند و هر هشت نفری که موقعیت دیگری را در دست داشتند، زخمی شدند. از حدود 17 یا 18 مردی که در موقعیت سیدورنکو بودند، سه نفر کشته و دو نفر زخمی شدند.
نبرد در اینجا در ماه ژوئن رخ داد، و به همان اندازه که خونین بود وحشیانه بود. ستوان اول میکیتا سیدورنکو، فرمانده 24 ساله یک واحد ضد تانک که در نبرد شرکت کرد و اکنون برای کمک به جمع آوری بقایای بقایای بدن کمک کرده است، گفت: این شامل نبرد نزدیک و همچنین استفاده از تانک و توپ بود. از هم رزمانش
در مجموع، اوکراینی ها چهار موقعیت در منطقه داشتند و مصمم به حفظ آنها بودند. سربازان روسی به چهار سرباز اوکراینی حمله کردند و آنها را اسیر کردند و اوکراینی ها عملیات نجات را آغاز کردند. سیدورنکو گفت که نبردی تمام روز درگرفت. نیروهای تقویتی اوکراینی وارد شدند، اما روس ها به آمدن ادامه دادند.
به زودی اطلاع رسانی خانواده ها آغاز خواهد شد.
پرودیانکا، اوکراین (AP) – این چهار سرباز در چمنها دراز کشیده بودند، کیسهخوابها و قوطیهای غذا، تعدادی باز شده و در اطرافشان پراکنده بودند. در زیر درختان مجاور، خودروهای آنها بر اثر اصابت ترکش شکسته و پاره شد. این مردان ماه ها بود که مرده بودند.
در همان نزدیکی، یک تانک روسی سوخته بود، ردپایش از چرخهایش منفجر شده بود، پرچم اوکراینی به رنگ آبی و زرد اکنون بالای آن به اهتزاز در میآید. چند روز قبل، افراد شوم بقایای یک سرباز روسی را در داخل پیدا کردند که آنها را جمع آوری کردند و به سردخانه خارکف تحویل دادند.
با باد سرد پاییزی که علف های هرز را تکان می داد و آفتابگردان های پژمرده که به طور وحشی در مزارع آیش رشد می کردند، شوم و مردانش به جستجوی خود ادامه دادند. جسد یک سرباز اوکراینی دیگر در کنار مسیر وجود داشت و در همان نزدیکی، بقایای سرباز دیگری بود که به نظر می رسید توسط تانک که اکنون از کار افتاده زیر گرفته شده است.