در مورد مطبوعات، پاریس در آن زمان 79 روزنامه روزانه داشت، بنابراین خبرنگاران و سردبیران برای انتشار هیجانانگیزترین اطلاعاتی که میتوانستند جمعآوری کنند رقابت شدیدی داشتند – خواه کاملاً درست باشند یا نه.
اما دروغ در منابع دیگر هوروویتز نیز نفوذ کرد و ساخت روایت را دشوار کرد. آرشیو پلیس مربوط به قتل دوگانه و هرگونه پوشش روزنامه ای از مگ به اندازه خاطرات او غیرقابل اعتماد بود.
من واقعاً فکر نمی کنم که او شوهر و مادرش را به قتل رسانده باشد. من فکر می کنم او می داند که چه کسی این کار را انجام داده است.
هوروویتز فکر می کند شناخته شده ترین داستان مدرن که کمی شبیه به آن است، داستان آنا دلوی است، همانطور که در سریال «اختراع آنا» به تصویر کشیده شده است.
«… اتحادیه ای برای خدمتکاران خانگی به دنبال این بود که از این رسوایی برای تحقیق در مورد آنچه «زندگی فساد و جنایت در میان بورژوازی به طور کلی» نامیده می شود، استفاده کند. خدمتکاران اعضای طبقه کارگری بودند که اغلب می دانستند چه زمانی واقعیت درهم و برهم زندگی کارفرمایانشان با ادعاهای آنها در مورد صلاحیت مطابقت ندارد. اکنون، زمانی که اسرار بسیاری از افراد در بالای سلسله مراتب اجتماعی آشکار شد، اتحادیه امیدوار بود که افشاگری های بیشتر نه تنها افراد خاص، بلکه کل سلسله مراتب را از بین ببرد.
در هر مورد، هوروویتز، هم در داستان مگ و هم در رابطه با زمان خودمان، که بیشتر آن به تمایلات جنسی و بیان آن مربوط میشود، خوانندگان را با تعجب فراوان مواجه میکند.
آن کنیگندورف نویسنده و ویراستار کتابخانه عمومی کانزاس سیتی است و نویسنده کتابهای «Secret Kansas City» و «Kansas City Scavenger» است. او را دنبال کنید @AnneKniggendorf.
پیوستن به باشگاه
هوروویتز میافزاید: «نوعی بانوی محترم جامعه، برخلاف کسی که سکس را با پول معامله میکند.»
«در این لحظه که دههها رفتار نادرست در میان ثروتمندان و قدرتمندان ناگهان نمایان شد، ناامیدی طبقه کارگر حباب کرد. کارگران با خشم در مورد اینکه چگونه سیاستمداران برنامه های فحشا دولتی را اجرا می کردند صحبت کردند. دستفروشها در خیابانها پرسه میزدند و به تلخی برای مگ میخواندند که «در دنیای تو خیلی بدتر از کارگری است که از گرسنگی میمیرد». مدتهاست به فقرا گفته میشد که مافوق اجتماعیشان از اخلاق بهترشان هم هستند. اما اگر مگ راه خود را به بالاترین سطح جامعه میخوابید، اگر نخبگان میتوانستند ناصادق و شرور باشند، اگر میتوانستند بپذیرند یا حتی مرتکب قتل شوند، واضح بود که این درسها فقط افسانههایی برای حمایت از ساختار اجتماعی نابرابری بودند.
ستاره کانزاس سیتی با کتابخانه عمومی کانزاس سیتی همکاری می کند تا هر شش تا هشت هفته یک کتاب انتخابی لحظه به لحظه ارائه دهد. ما جامعه را به خواندن این مطلب دعوت می کنیم. کیت مدیاتوره استوور، مدیر خدمات خوانندگان کتابخانه، بحثی درباره “بیوه سرخ” سارا هورویتز در اواخر پاییز امسال رهبری خواهد کرد. برای جزئیات پیوستن به استور به آدرس [email protected] ایمیل بزنید.
یک گزیده
از سوی دیگر، اطلسیهای مناسب – بازیچههای ثروتمندان و قدرتمندانی که او خیلی میخواست با آنها معاشرت کند – توسط کسانی که مستقیماً با آنها در ارتباط نبودند دوری میکردند. این هم او را به جایی که می خواست نمی رساند.
از نظر فنی او رابطه جنسی را با پول معامله نمی کند. داره ارتباط برقرار میکنه او در حال پیشبرد حرفه همسرش است. هوروویتز توضیح میدهد که او با روابط جدیدش رابطه دارد، که در آن زمان از نظر اجتماعی بسیار قابل قبولتر از مبادله مستقیم رابطه جنسی با پول است.
“بیوه سرخ: رسوایی که پاریس و زن پشت آن را تکان داد”
در نهایت، او میگوید، او دو رویکرد را در پیش گرفت: «میخواستم به خوانندگان اجازه بدهم خودشان قضاوت کنند که به نظرشان قابل قبولتر است. در موارد دیگر چه چیزی را انتخاب کردم من فکر، قابل قبول ترین نسخه بود.»
«این داستانی است که در آن دروغ های پوچ، لباس ها، افشاگری های دراماتیک و صخره ها وجود دارد. و زنی که در مرکز قرار دارد، واقعاً – به قول عامیانه روز ما – کثیف است. او ممکن است دوستی را مسموم کرده باشد. او از بیوه معشوق سابقش اخاذی می کند. هوروویتز میگوید: او با یکی از پسرعموهایش رابطهای برقرار میکند تا به اعضای خانوادهاش بازگردد.
دوستانش مخالفت کردند. آنها گفتند که این کتاب باید برای مخاطبان وسیع تری باشد، زیرا داستان خیلی آبدار بود.
در آن زمان روسپیگری قانونی بود و کارگران در پلیس ثبت نام می کردند و تحت معاینات منظم قرار می گرفتند، اگرچه اغلب اوقات به هر حال زندانی می شدند. هوروویتز می نویسد که از آنجایی که مردان «تصور می شد که به مجاری جنسی منظم نیاز دارند، روسپی ها از جامعه در برابر از بین رفتن میل مردانه محافظت می کردند». متعاقباً، دیدگاه جامعه نسبت به زنان این بود که آنها «عنصر شورشی اما ضروری زندگی شهری هستند».
به طور مشابه، پوشش رسوایی مگ پیام هایی را برای زنان آن زمان نیز ارسال کرد، که بیشتر آنها به این ایده مربوط می شد که تمایلات جنسی یک زن منبع شرم و چیزی برای پنهان کردن است.
به طرز عجیبی، هر یک از انگشتان پای او به طور جداگانه به میله تخت بسته شده بود.
با وجود نام مستعارش، زنی که به «مگ» رفت احتمالاً قصد کشتن معشوقش را نداشت. با این حال، هوروویتز در کتاب غیرداستانی جدید خود، “بیوه سرخ: رسوایی که پاریس و زنی در پشت همه چیز را تکان داد” (Sourcebooks، 26.99 دلار) می نویسد: “این کتاب در مورد زنی است که تمام زندگی خود را دروغ گفته است.”
با این حال، از آنجایی که اطلاعات بیشتری در مورد سوء استفاده های او به مطبوعات درز کرد و تعداد معدودی از عاشقان او مصونیت یا ناشناس ماندند، پلیس در تلاش برای فاصله گرفتن از خود و نشان دادن او به ظاهر، روایت را تغییر داد. گناهکار تا حد ممکن.
با این حال، ممکن است رئیسجمهوری که در جریان تلاشی مانند فلیکس فور از دنیا میرود، یا فردی که زمانی درگیر یک رسوایی جنسی مانند بیل کلینتون شده بود، نه به خاطر فعالیتهای سیاسیاش، بلکه به خاطر فعالیتهای سیاسیاش در تاریخ ثبت شود. معشوقه اش
او از طریق نوعی کار جنسی که فاحشه بودن یا اطلسی بودن را کنار گذاشته بود، به این مرزها رسید. به هر حال مگ یک زن متاهل با جاه طلبی بود و با دقت زیادی به امور خود رسیدگی می کرد.
بنابراین، چه کسی واقعاً می داند چه اتفاقی افتاده است؟
هوروویتز میگوید: «در اصل، (آنا) وانمود میکند که ثروتمند است، که پدرش یک مرد ثروتمند بزرگ است. مردم به او پول قرض می دهند که فکر می کنند برای این کار خوب است. “در نتیجه او وارد جامعه عالی نیویورک می شود.”
مگ هم دروغ میگفت و دروغهای او دو هدف اصلی را دنبال میکرد: مشهورتر از آنچه بود ظاهر شود و قابل احترامتر به نظر برسد.
مگ زنی از طبقه متوسط بود که دورانش به شدت گزینه هایش را محدود می کرد، با این حال او موفق شد از جایگاه خود در زندگی پیشی بگیرد. مگ علیرغم ازدواجش با هنرمندی بی استعداد و مبارز که هیچ عشقی به او نداشت، نقشه ای برای دسترسی به استراتوسفر اجتماعی پاریس طراحی کرد و پیروز شد.
بنابراین هوروویتز نمی تواند به طور قطعی بگوید چه کسی این قتل ها را انجام داده است، اما پس از گذراندن سال ها برای بررسی منابع اولیه و آشنایی با مگ، او نظرات خود را دارد.
درآمد خانوار او از طریق هک بود. هیچ کس نمی خواست نقاشی های شوهرش را بخرد.
هوروویتز در کالج بود که رسوایی کلینتون-لوینسکی فاش شد و می گوید که پوشش رسانه ای پیام های خطرناکی را برای زنان جوان در مورد بدن آنها ایجاد کرد – اندازه بدن مونیکا لوینسکی مورد انتقاد قرار گرفت – و تقصیر را بیشتر به گردن کارآموز جوان انداخت تا شخصی که اغلب به عنوان “معمولاً” شناخته می شود. قدرتمندترین فرد جهان» رئیس جمهور ایالات متحده.
نقاشی دادگاه از مطبوعات فرانسه: مارگوریت اشتاینهیل خودش را در دادگاه توضیح می دهد.
نه از آن نوع شغلی که مگ را در محافل قدرتی که برای آن تلاش می کرد، بپذیرد. آن مسیر بیرون بود
راه حل مگ نابغه بود. او از بزرگترین نقطه ضعف خود به نفع خود استفاده کرد.
پیش از محاکمه قتل، مگ پشت میلههای زندان بود و پلیس ابتدا تلاش کرد تا او را تا حد امکان بیگناه جلوه دهد، احتمالاً به دلیل درگیری او با مردانی در بالاترین سطوح رهبری.
به گفته مورخ سارا هوروویتز، فرانسویها چیز زیادی از رئیسجمهور قرن نوزدهم فلیکس فوره به یاد نمیآورند. اما آنها به یاد دارند که او چگونه مرد. او در طی یک تلاش زمستانی در سال 1899 با زنی به نام مارگریت-ژان استاینهیل که بعداً به عنوان بیوه سرخ شناخته شد، آخرین نفس خود را کشید.
هوروویتز می گوید: «هنوز استانداردهای دوگانه زیادی در مورد مردان در مقابل زنان و اینکه چه کسی حق داشتن رابطه جنسی را دارد، وجود دارد. “من فکر می کنم روشی که ما مردم را به خاطر تمایلات جنسی آنها مسخره می کنیم، هنوز هم چیزی است که به نظر من بسیار شبیه است.”
بنابراین مگ به مردان سرشناس این خبر را منتشر کرد که اگر کار شوهرش را بخرند، او وارد یک تعامل جنسی خواهد شد. برخی از آنها یک شب بود، برخی دیگر به دوستی های پایدار یا معاملات تجاری پایدار بین مگ و بسیاری از مردانی که پیشنهاد او را پذیرفتند تبدیل شد.
و واقعاً چه کسی می داند که آیا کمی پس از مرگ رئیس جمهور، او کسی بود که شوهر و مادرش را کشت؟ یک نفر یک شب این کار را انجام داد در حالی که مگ خیلی شل به تختش بسته بود.
هوروویتز سه یا چند روایت از یک رویداد پیدا میکند که هیچ راه مطمئنی برای دانستن اینکه کدام رویداد واقعی است، پیدا نمیکند.
هوروویتز، دانشگاهی، در ابتدا قصد داشت «بیوه سرخ» اثری علمی باشد مانند اولین کتاب او، «دوستی و سیاست در فرانسه پس از انقلاب». او فکر می کرد که یک رویکرد آکادمیک بهترین است زیرا او اطلاعات گوشتی در مورد نقش های زنان در جامعه و همچنین مطالبی را که می توانست برای نظریه پردازی در مورد جرم و جنایت و طبقه آن دوره زمانی استفاده کند، کشف کرده بود.