پانل اخلاق نیویورک نشان می دهد که قاضی پرونده جنایی ترامپ می تواند بماند

او همچنین از مرچن خواست تا در مورد کمک‌های مالی 35 دلاری در سال 2020 به سازمان جمع‌آوری کمک مالی دموکرات ActBlue، از جمله 15 دلار به بایدن برای رئیس‌جمهور، توضیح دهد که در وب‌سایت کمیسیون انتخابات فدرال منعکس شده است.

طبق قوانین ایالتی حاکم بر رفتار قضایی، قضات ایالت نیویورک مجاز به مشارکت سیاسی نیستند.

این نظر بر اساس تحقیقی بود که پیش از درخواست ترامپ برای کناره‌گیری مرچن انجام شده بود.

قضات در نیویورک تصمیمات خود را برای استعفا می‌گیرند، اما می‌توانند از کمیته اخلاق برای مشاوره بخواهند.

وکیل ترامپ بلافاصله به درخواست اظهارنظر پاسخ نداد و همچنین نماینده مرچن نیز پاسخی نداد.

نیویورک (رویترز) – کمیته اخلاق قضایی نیویورک نشان داد که قاضی ایالتی ناظر بر پرونده جنایی علیه دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا به دلیل پرداخت پول به یک ستاره فیلم های مستهجن، نیازی به استعفا از خود ندارد.

نظر یک صفحه‌ای که روز شنبه توسط کمیته مشورتی اخلاق قضایی نیویورک منتشر شد، نام کسی را نشان نمی‌دهد، اما منعکس‌کننده پرونده‌ای است که توسط آلوین براگ، دادستان منطقه منهتن و خوان مرچان، قاضی دادگاه ایالتی آنجا، علیه ترامپ مطرح شده است.

نظر این هیئت به نقش ادعایی مرچن در مذاکرات با آلن وایسلبرگ، مدیر ارشد مالی سابق سازمان ترامپ برای اعتراف به جرم در پرونده تقلب مالیاتی توجهی نداشت.

ترامپ در کیفرخواست 34 موردی که او را متهم به جعل سوابق تجاری مرتبط با پرداخت پول برای ساکت نگه داشتن ستاره فیلم های پورن قبل از انتخابات ریاست جمهوری 2016 در مورد رابطه جنسی استورمی دنیلز با او می کند، اعتراف کرده است.

ترامپ به کارهای انجام شده توسط دختر قاضی برای دموکرات‌ها اشاره کرد و گفته می‌شود که مرچن سال گذشته در جریان پرونده تقلب مالیاتی این شرکت، یکی از مدیران سابق سازمان ترامپ را به همکاری علیه ترامپ و منافعش تشویق کرده است.

جمهوری خواه، که این برخورد را رد کرده است، در 2 ژوئن علناً درخواستی را ارائه کرد و از مرچان خواست که خود را به دلیل تضاد منافع و سوگیری ادعایی کنار بگذارد.

(گزارش توسط کارن فریفلد؛ ویرایش توسط آلیستر بل)



منبع

نوشته کارن فریفلد

هیئت اخلاق گفت که بی طرفی مرچان بر اساس فعالیت های دخترش یا بر اساس مشارکت های سیاسی “متواضع” او بیش از دو سال پیش “نمی توان به طور منطقی مورد تردید قرار گیرد”.