این سخت ترین اصل برای من بود، اما مهمترین آن بود.
من همیشه این تصور را در ذهنم داشتم که مردم ژاپن بسیار سالم غذا میخورند – غذاهای سرخشده، گوشت یا بستنی نمیخورند – و بیشتر وعدههای غذایی آنها از برنج، ماهی و سبزیجات بخارپز تشکیل شده است.
اما این وعدههای متوسط یکی از دلایل کلیدی است که چرا مردم ژاپن اغلب هر چه میخواهند میخورند – و بسیاری از آنها بدون برنامههای ورزشی سختگیرانه. وقتی در حد اعتدال غذا می خورید، هیچ چیزی نباید ممنوع باشد، و می توانید با خوردن کیک در جشن تولد یا استیک برای جشن ترفیع شغلی استراحت کنید. در نتیجه، استرس کمتری در مورد غذا احساس می کنیم.
پس راز چیست؟ در تعادل است.
اما کوچیسابیشی نسبت به عباراتی مانند پرخوری یا پرخوری اجباری، ماهیت انتقادی کمتری دارد، زیرا تشخیص میدهد که مانند تنهایی، خوردن از روی کسالت نیز یک احساس بسیار طبیعی است.
با این فرض که سبزیجات طعم خوبی ندارند، در نهایت به دستور العمل هایی می رسیم که هر کاری را برای پوشاندن طعم انجام می دهند – اغلب با مقادیر زیادی نمک، روغن یا شکر.
من متوجه شدم که تغذیه سالم پایدار در مورد اراده یا انضباط شخصی نیست، بلکه این است که بتوانیم غذاهایی را که دوست داریم، در حد اعتدال ترکیب کنیم.
2. تنوع
یادم می آید که به عکس خانوادگی نگاه کردم و احساس کردم قلبم فرو می رود. من نمی توانستم کمکی به آن کنم. مشخصا من تنها کسی بودم که اضافه وزن داشتم.
من ژاپنی هستم، اما از آنجایی که تا 12 سالگی در ایالات متحده بزرگ شده بودم، متوجه شدم که با یک چالش سلامتی روبرو شده بودم که بسیاری از آمریکاییهای دیگر با آن روبرو هستند: اضافه وزن.
وقتی پرخوری می کردم، در نهایت احساس بدی نسبت به خودم داشتم. گاهی اوقات ممکن است احساس گناه، شرم یا ضعف اراده کنم.
وقتی به یک رستوران ژاپنی در ژاپن می روید، اغلب با یک مجموعه غذایی متشکل از برنج، سوپ میسو، یک غذای پروتئینی و چند غذای جانبی سبزیجات مواجه می شوید. غذاها می توانند از ماهی کبابی و اسفناج بخارپز گرفته تا مرغ سرخ شده و سالاد متفاوت باشند.
ایده ای که در چنین لحظاتی به من کمک کرد عبارت ژاپنی “kuchisabishii” بود. این یک عبارت رایج است که مستقیماً به “دهان تنها” ترجمه می شود، اما به تنقلات بی حوصله یا زمانی که بدون قصد غذا می خوریم اشاره دارد.
اگر خانوادهام این مشکل را با من در میان میگذاشتند، شاید در سفرم اینقدر احساس تنهایی نمیکردم.
ما به کربوهیدراتها، چربیها، فیبر و پروتئین نیاز داریم، اما سبک ژاپنی به جای اینکه بیش از حد در مورد ترکیب آنها با هم فکر کنیم، تعادل را در هر وعده غذایی با مینی غذاهای مختلف تعبیه میکند.
از زمانی که این 4 اصل را رعایت کردم، هرگز در مورد نحوه غذا خوردنم مشکلی نداشتم و نگران نبودم.
زندگی در ژاپن به من نشان داده است که تغذیه سالم کمتر مربوط به نظم و انضباط شخصی یا اراده است، که در ایجاد عادات مادام العمر مفید نیستند، اما مهمتر از آن یافتن تعادل است. غذا فقط سوخت نیست، بلکه می تواند در فرهنگ، سنت ها، هویت و ارزش های ما نقشی اساسی داشته باشد.
نکته کلیدی نه به خودی خود غذای واقعی، بلکه این است که تنوع زیادی از غذاها در یک وعده غذایی وجود دارد. به این ترتیب، افراد به راحتی می توانند انواع مواد مغذی را بدون داشتن مقدار زیادی از هیچ چیز دریافت کنند.
کاکی اوکومورا نویسنده و تصویرگر سلامت ژاپنی است که تا ۱۲ سالگی در ایالات متحده زندگی می کرد.
در اسفندماه امسال کتابی به نام «وا: هنر تعادل» منتشر خواهم کرد. “Wa” – کلمه ژاپنی که برای توصیف چیزهای ژاپنی استفاده می شود – همچنین به معنای هماهنگی است و ارزش جستجوی تعادل برای داشتن یک زندگی کامل را نشان می دهد.
اما پس از زندگی در آنجا، متوجه شدم که ژاپن درست مانند هر کشور توسعه یافته دیگری است: آنها تنقلات دارند، آنها فست فود دارند و مطمئناً در خوردن شیرینی جات می کنند. واضح بود که مردم ژاپن نیز به طور مرتب از این غذاها لذت می بردند.
به جای اینکه در احساس گناه و شرم بنشینیم، با شکل دادن به تجربیاتی که در آن ممکن است مقداری بیش از حد غذا خورده باشیم به عنوان یک تجربه بخشنده، می توانیم تشخیص دهیم و با مهربانی پیش برویم.
تنوع همچنین باعث جذابیت وعدههای غذایی میشود، بنابراین شما احساس محدودیت یا محرومیت نمیکنید، در حالی که هنوز همه چیزهایی را که بدنتان نیاز دارد میخورید.
3. سادگی
معمول است که غذاهای سبزیجات به آرامی، اغلب بخارپز یا حتی خام مزه دار شوند، مانند کلم خرد شده که اغلب همراه با تونکاتسو، کتلت گوشت خوک ژاپنی است.
اما خانوادهام مثل من با مشکل مواجه نشدند، شاید به این دلیل که اکثر آنها در ژاپن زندگی میکردند – کشوری که در طول عمر پیشرو است و نرخ چاقی بسیار پایینی دارد.
حداقل تا زمانی که به ژاپن نقل مکان نکردم.
1. اعتدال
یکی از اولین چیزهایی که افرادی که به ژاپن سفر می کنند در مورد غذا می گویند این است که چقدر وعده های غذایی آن کم است. هنگامی که برای صرف غذا به ژاپن می روید، احتمالاً می توانید آن را در یک جلسه تمام کنید، در حالی که در ایالات متحده احتمالاً می خواهید یک جعبه بیرون بری داشته باشید.
زمانی که متوجه شدم موادی که برای پختن غذا استفاده می کنیم خوشمزه هستند، به جای اینکه آنها را بپوشانیم، روی چگونگی تقویت و تکمیل این طعم ها تمرکز کردم.
گاهی اوقات، مهم ترین عنصری است که شما آن را کنار گذاشته اید.
4. شفقت به خود
این مقاله گفته شده بر اساس گفتگو با کاکی اوکومورا، نویسنده کتاب است “Wa: The Art of Balance” کتابی که قرار است در 14 مارس منتشر شود. برای طولانی و وضوح ویرایش شده است.
دسر ماچا یکی از محبوب ترین دسرهای ژاپنی است.کاکی اوکومورا
من متوجه شده ام که سبزیجات اغلب به عنوان یک شر ضروری در ایالات متحده تلقی می شوند. هیچ کمبودی در دستور العمل ها و مقالاتی مانند “چگونه سبزیجات را خوش طعم کنیم” یا “غذاهای سبزیجاتی که واقعاً دوست دارید بخورید” وجود ندارد.
-
برخلاف آن، در ژاپن، روایت درباره سبزیجات برعکس است: خوشمزه بودن آنها.
پدر و مادرم مهربان بودند و هرگز من را به خاطر بدنم شرمنده نکردند، اما من هنوز نمی توانستم فشار زیادی را برای تغییر ظاهرم احساس کنم. بنابراین چندین تاکتیک رژیمی را در پیش گرفتم – همه چیز را از محدودیت کالری و روزه داری متناوب گرفته تا کم کربوهیدرات امتحان کردم. برخی با سطوح مختلف موفقیت کار کردند، اما هیچ کدام پایدار نبودند.
فیلمهای محبوب ژاپنی، بهعنوان مثال «همسایه من توتورو» گیبلی، صحنههای کاملی از بچهها دارند که سبزیجات ساده، تازه و با لذت میخورند.
غذاهای محبوب اغلب دارای تنوع و مقدار قابل توجهی سبزیجات هستند.کاکی اوکومورا اوکومورا با اضافه وزن دست و پنجه نرم کرد و تاکتیک های رژیم غذایی متعددی را امتحان کرد، اما هیچ کدام از آنها کارساز نبود.
-
کتاب او “Wa: The Art of Balance” در ماه مارس منتشر خواهد شد و بر 4 تمرین ژاپنی تمرکز دارد که به او کمک کرده است.
اصل مقاله را در Insider بخوانید