او شیفته به نظر می رسید، گویی او را تشویق می کرد که فکر کند به چیزی رسیده است – سر تکان می دهد، سرش را کج می کند، به طرز نمایشی چشمک می زند، کمی لبخند می زند، سپس کمی بیشتر – حلقه ای از میم هایی که به زودی ساخته می شوند، فریاد می زند مبهوتی بی صدا. دست روی چانه اش
بدبخت به نظر می رسید.
حداقل سوال اولیه باید زمین حاصلخیز برای دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا می بود: درخواستی برای کامالا هریس، معاون رئیس جمهور در مورد مهاجرت، آسیب پذیری برای او، و اینکه چگونه ممکن است در این موضوع از رئیس خود که سیاست هایش در مرز است، فاصله بگیرد. اغلب مورد انتقاد شدید قرار گرفته اند.
برای خبرنامه The Morning از نیویورک تایمز ثبت نام کنید
اما زمانی که ترامپ به حرف زدن رسید، چیز دیگری در ذهنش بود: حضور در راهپیمایی.
همچنین گربه ها.
می توان گفت که هریس در گمراه کردن او آمادگی خوبی داشت. پس از سرزنش ترامپ به خاطر کمک به مخزن کردن لایحه مرزی کنگره، هریس یک خط حمله را که به نظر می رسید توسط تیمی از ترامپ شناسان ساخته شده بود، باز کرد تا او را خشمگین کند و با غرور خود حواس او را پرت کند.
او با خطاب به حضار در خانه گفت: «من واقعاً کار غیرعادی انجام خواهم داد. من از شما دعوت می کنم تا در یکی از راهپیمایی های دونالد ترامپ شرکت کنید. چون تماشای آن واقعاً جالب است.»
هریس با پوزخند، تحریک کننده، برخی از انحرافات رایج ترامپ، مانند آسیاب های بادی و قاتل خیالی هانیبال لکتر را بررسی کرد. چشمان ترامپ ریز شد و سرش به سمت چپ خم شد.
او در حالی که ترامپ کمی آونگ می زد، گفت: «و آنچه که شما نیز متوجه خواهید شد این است که مردم از فرط خستگی و کسالت شروع به ترک تجمعات او می کنند.»
روی آن دو اسم، چشمان ترامپ بالا رفت. هریس فکرش را تکمیل کرد: «تنها چیزی که نمیشنوید دربارهاش صحبت کند، شما هستید.»
و سپس ترامپ در مورد ترامپ صحبت کرد.
رئیس جمهور سابق، یک آنارشیست شاد از یک مناظره کننده از زمان اولین مبارزات انتخاباتی اش، عموماً می توان به هر اجاق گاز دست زد، هر بوق هوایی را به صدا درآورد. این مردی است که زمانی به ماه گرفتگی خیره شده بود.
با این حال، در شبی مملو از فرصتهای از دست رفته و سوراخهای خرگوش کنجکاو برای ترامپ، این تبادل نظر به نظر میرسید که او راه خود را گم کرده است – وسوسهای که نمیتوانست در برابر آن مقاومت کند، مهم نیست که چقدر متحدان ممکن است امیدوار باشند که بتواند درخواستهای آنها را برای دو برابر کردن بشنود. .
از آنجایی که دیوید مویر، مدیر شبکه ABC، تلاش کرد تا مکالمه را تغییر مسیر دهد و از ترامپ در مورد لایحه مهاجرتی که هریس مطرح کرده بود، سوال کرد، او علاقه ای نداشت.
“اول، اجازه دهید من در مورد تجمعات پاسخ دهم…”
به زودی دست راست هریس به چانه اش برگشت.
زمانی که ترامپ از دعوای مردم در راهپیمایی خود (“ما بزرگترین تجمعات، باورنکردنی ترین تجمعات در تاریخ سیاست را داریم”) و توطئه در مورد او (“مردم به تجمعات او نمی روند – دلیلی برای رفتن وجود ندارد” تمام شد. و مردمی که می روند، او آنها را با اتوبوس می آورد و به آنها پول می دهد تا آنجا باشند.
“آنها دارند سگ ها را می خورند!” او گفت. “مردمی که وارد شدند – دارند گربه ها را می خورند!”
هریس سرش را عقب انداخت. دستانش را در هم قلاب کرد. مویر این ادعاها را در حالی که ترامپ درخشید، رد کرد.
من مردم را در تلویزیون دیده ام! او اعتراض کرد. “مردم در تلویزیون می گویند، “سگ من را بردند و برای غذا استفاده کردند!”
هریس سرش را تکان داد و نگرانی عمیق یکی از بستگان ناامید را نشان داد. او برای لحظه ای خندید.
او پس از اینکه به چیزی که میخواست رسیده بود، کمی ریسکگریز گفت: «در مورد افراط صحبت کنید. یک نامزد متفاوت – بیل کلینتون، ترامپ – ممکن است اجازه داده باشد یک زنگ وحشی، تمرین نشده و بی رحم به پرواز درآورد. او اجازه داد استراحت کند.
اما او چیز دیگری برای اضافه کردن داشت که دوباره از فهرست عباراتی که باعث میشود ترامپ ماتادور را قرمز ببیند، حذف شد.
او متعجب بود که آیا بینندگان دوست دارند درباره جمهوری خواهانی که کمپین او را تایید کرده اند بدانند؟ جمهوری خواهانی مانند لیز چنی، نماینده سابق کنگره و دشمن بی امان ترامپ؟
ترامپ سرش را به سمت آسمان خم کرد. حالا او تظاهر می کرد که می خندد، غیر متقاعدکننده.
c.2024 شرکت نیویورک تایمز